دفاع مقدس - هومن لاجورد

این وبلاگ برای درس دفاع مقدس ساخته شده است...

دفاع مقدس - هومن لاجورد

این وبلاگ برای درس دفاع مقدس ساخته شده است...

  • ۰
  • ۰

ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/64 توسط فرماندهی کل، سپاه فرمان حمله با قرائت رمز عملیات صادر شد:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه، یا فاطمه الزهرا(س)،  یا فاطمه الزهرا(س)، یا فاطمه الزهرا(س)،»

پس از عبور موفقیت‌آمیز غواصان از رود خروشان اروند، یگان‌های نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش تهیه و شلیک هزاران گلوله، تهاجم خود را در محورهای مورد نظر، آغاز و مبادرت به شکستن خط مقدم دشمن کردند.

با توجه به احتمالاتی که در زمینه هوشیاری دشمن مطرح بود، شکستن خط، پاکسازی و گرفتن سر پل مناسب در سریع‌ترین زمان ممکن، ضمن عبور از رود اروند در تضمین موقعیت علمیات، نقش اساسی داشت. در این راستا غواصان ضمن عبور از رود اروند باید معابر را باز می‌کردند تا نیروهای قایق سوار بتوانند با عبور از  این معابر، به ساحل دشمن وارد و تا فرا رسیدن روشنایی صبح، منطقه را برای استحکام سر پل پاکسازی کنند.

عکس‌العمل عراقی‌ها در لحظات اولیه عملیات و رویارویی با موج‌های گسترده قوای ایرانی که سرتاسر خط دشمن را مورد تهاجم قرار داده بودند غیر منتظره و تعجب برانگیز بود. به دلیل گستردگی محورهای هجوم و انجام تک پشتیبانی در منطقه «ام القصر»، دشمن تا سه روز در تشخیص فلش اصلی حمله سردرگم بود و نتوانست در برابر هجوم نیروهای ایرانی، اقدامی جدی صورت دهد.

گسترش وضعیت و تامین هدف‌های عملیات در همان شب اول، چنان غیرمنتظره بود که نیروهای «پشتیبان» برای تامین مراحل بعدی عملیات در صبح یا شب دوم علمیات، در ساعت 24 وارد منطقه شده و به سمت اهداف خود حرکت کردند.

در لحظه شکستن خط و درگیری با عراقی‌ها، هوای مه آلود و نم نم باران، غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری کرد. نیروهای دشمن که غافلگیر شده بودند، با مقاومتی اندک پا به فرار گذاشتند، یکی، دو ساعت پس از درگیری، شنود بی‌سیم دشمن، حکایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته‌ خطوط دفاعی عراقی داشت. هر یک از فرماندهان عراقی، نسبت به منطقه ماموریت خود، سلب مسوولیت کرده و پی در پی از فرماندهان بالاتر، درخواست کمک می‌کردند.

روز نخست عملیات در شرایطی سپری شد که دشمن به دلیل سر درگمی در تشخیص هدف اصلی حمله و نیز اصل غافل‌گیری ناآگاهی نسبت به اوضاع و ابری بودن آسمان، هیچ مهلتی برای عکس‌العمل در مقابل حمله‌های زمینی و هوایی به دست نیاورد؛ حتی از حمایت نیروهای پیاده موجود و تجهیزات نیز عاجز ماند. قوای ایرانی پس از تصرف کامل «فاو» در محورهای «بصره»، «ام القصر» و «البحار» به پیشروی خود ادامه دادند تا نظامیان عراق را هر چه بیشتر از شهر فاو دور نگه دارند.

پیشروی نیروهای ایرانی، زنگ خطر سقوط بصره را به صدا درآورد و عراق به سختی تلاش می‌کرد تا از سرعت پیشروری قوای ایران بکاهد. در روزهای بعد، درگیری‌های سختی بین طرفین روی داد. این جنگ و گریزها در کنار خورعبدالله و منطقه‌ای به نام «کارخانه نمک» به اوج خود رسید؛ اما  دشمن دیگر نتوانست به خطوط دفاعی سابق خود در منطقه باز گردد و سرانجام به شکست خود در شهر فاو اعتراف کرد.

حدود دو ماه منطقه زیر آتش سنگین  و پاتک‌های سخت و بمباران وحشتناک قرار داشت، تا آن که رفته رفته اوضاع آرام گرفت و خطوط پدافندی تثبیت شد. در آن میان، توپخانه نیروی زمینی ارتش جمهوری‌اسلامی ایران با تلاش بی‌وقفه خود، سعی داشت تا  حد امکان از نیروهای خودی مستقر در خط، حمایت و پشتیبانی کند.

در طی عملیات والفجر هشت، نزدیک به 800 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد و تلفات و خسارات سنگینی بر دشمن وارد شد. عراق در جریان این عملیات، بیش از 50هزار تن کشته زخمی و اسیر بر جای گذاشت. در میان کشته‌شدگان، یک فرمانده لشکر و 5 فرمانده  تیپ، و در میان اسیران، چندین سرهنگ، خلبان هواپیما و چرخبال و تعدادی درجه دار وجود داشت و در مجموع، 10 تیپ پیاده کماندویی و نیروی مخصوص  و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان جیش الشعبی و 5‌ گردان توپخانه دشمن منهدم شد.

در جریان عملیات والفجر هشت (فاو) همچنین بیش از 50 فروند هواپیما و چرخبال، صدها دستگاه تانک، نفر بر و خودرو نظامی، توپ صحرایی، توپ ضدهوایی و ناوچه موشک انداز منهدم گردید و ده‌ها دستگاه تانک و نفربر،180 دستگاه خودرو، 20 عراده توپ صحرایی، 120 عراده توپ ضدهوایی، 3 دستگاه رادار موشک و 34 دستگاه مهندسی از میان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت قوای ایران درآمد.

در فرایند بیش از 75 روز نبرد گسترده که صحنه واقعی رویارویی نیروی نظامی و ماشین جنگی حزب بعث عراق با توان قوای ایرانی بود، ایران بر سواحل شمالی خورعبدالله در شبه جزیزه فاو (شهر فاطمیه) مسلط و راه ورود عراق به خلیج فارس بسته شد.


جمع‌آوری اطلاعات

فعالیت عناصر شناسایی، با فاصله اندکی پس از عملیات بدر آغاز شد. در این مدت اقدامات زیر صورت گرفت:

الف- دیده‌بانی مستمر از فعالیت‌های گوناگون دشمن:

ب- تهیه شناسنامه نهرها و جاده‌ها و زمین منطقه خودی؛

ج- تهیه نقشه و کالک منطقه؛

د- کنترل فعالیت‌های دریایی دشمن توسط را دارهای دریایی.

گذشته از این، شناسایی‌های لازم از زمین منطقه و تأثیر‌گذاری باران بر آن، طول و عر و میزان فشردگی نخل‌ها، طول و عرض نهرها و تأثیر جزر و مد بر روی آن انجام شد.

شناسایی انواع مختلف جاده‌ها اعم از شنی، آسفالت و نیز ارتفاع آن از سطح زمین، روییدنی‌های کنار ساحل، وسعت و چگونگی گل و لای آن و تأثیرگذاری جزر و مد بر روی آن و ... صورت گرفت.

در این مدت، عمدتاً در سه زمینه به طور مشخص اطلاعات لازم به دست آمد:

1- خط مقدم دشمن

2- موانع و استحکامات موجود در منطقه

3- مشخص نمودن معابر وصولی عملیات


اعلام رمز عملیات

ساعت 22 است. با این که تماس‌ها اکثراً قطع شده، ولی باز نیروهای غواص به صورتی هماهنگ در کنار سیل بند و سنگرهای دشمن، منتظر علامت حتمی شروع حمله هستند.

در ساعت 05: 22 نیروهای غواص در محور لشکر ثارالله(علیه‌السلام) در خط دفاعی عراقی‌ها نفوذ کرده‌اند؛ به طوری که تعدادی از افراد دشمن، جمعی از برادران را مشاهده می‌کنند؛ اما چنان ترس و وحشت  بر آنان غلبه کرده که قدرت هر نوع عکس‌العملی از آنان سلب شده است.

دیدن غواصان سیاهپوش با اندام‌های غیر طبیعی (به دلیل شکل خاص لباس غواصی) برای نیروهای دشمن چنان وحشتناک و غیر منتظره است که آنان فقط سعی می‌کنند تا با هم از صحنه بگریزند. برادر تخریب چی در گزارش به فرماندهی لشکر، این صحنه را چنین توصیف می‌کند:

«نیمی از گروهان ما در چولان‌ها و نیمی هم در جاده بودند. همین طور که می‌رفتیم، 4 نفر عراقی آمدند نزدیک ما. به یکی، دومتری که رسیدند، ایستادند، و استراحت کردند. بعد بلند شدند. در حالی که با هم صحبت می‌کردند، رفتند به طرف محور دیگر، آن جا هم به استراحت پرداختند. اینها که رفتند، یک نفر را تنها دیدیم که از عقب می‌آمد. به محور ما که رسید، برادران در یک ستون، کاملاً مشخص بودند. بعد دست‌هایش را به طرف بچه‌ها (به نشانه علامت یا اظهار تعجب) گرفت و از اول تا آخر گروهان را نگاه کرد. تمام بچه‌ها را یکی یکی دید؛ حتی شاید هم شمرد. رفت به طرف آن 4 نفر. بعد عراقی‌های دیگر را صدا زد. آن 4 نفر هم آمدند و سریع از پهلوی ما رد شدند. آنها به سرعت سوار «ایفا» شدند. فقط تعدادی نارنجک داشتند. انداختند برای ما که افتاد داخل آب؛ ولی دیگر نایستادند و خیلی سریع محل را ترک کردند. اینها حتی یک چراغ قوه بچه‌های خودمان را که کنارشان روشن شد، دیدند. ولی به روی خودشان نیاوردند و رفتند. کل گروهان، از داخل محور یک رد شد. به محض این که گروه تأمین خواست برود داخل سنگرها، یک گلوله آر. پی. جی به طرفش شلیک شد. من هم با صدای  بلند به یکی از بچه‌ها گفتم: آن را بزن. بچه‌های دیگر فوری با آر. پی. جی زدند داخل سنگر، از اطراف گروه دو هم آن سنگر را زدند. خود برادر موذن هم یک نارنجک انداخت. بچه‌ها هم تا دیواره سیل بند پشروی کردند. در این جا بود که دیدیم عراقی‌ها دارند فرار می‌کنند.»

در حالی که تیراندازی‌های پراکنده در برخی محورها، قریب‌الوقوع بودن حمله را به شکلی اجتناب ناپذیر خبر می‌‌دهد، فرماند قرارگاه خاتم ‌الانبیا (صلی‌الله علیه وآله) در صدد است تا آمادگی و هماهنگی بین یگان‌ها را به حداکثر مطلوب برساند. تا این زمان، قرارگاه مرکزی این آمادگی‌ها را به وسیله قرارگاه‌های پایین‌تر پیوسته کنترل کرده است. اکثر یگان‌ها آمادگی‌شان به میزان 70، 80 و 90درصد گزارش شده است. اما فرمانده قرارگاه مرکزی، مرتب به وسیله تلفن و با ارسال پیک به محوطه قرارگاه، که به منطقه درگیری بسیار نزدیک و زیر برد خمپاره قرارگاه، که به منطقه درگیری بسیار نزدیک و زیر برد خمپاره‌های دشمن است، جویان علت عدم آمادگی برخی از یگان‌ها از جمله لشکر 33 المهدی (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) است. نیروهای این یگان در حساس‌ترین منطقه  اروند رود (یعنی نقطه اتصال رودخانه به آب‌های پهناور خلیج فارس) در جدال با امواج شدید آب است تا عر زیاد رودخانه را در این محور با موفقیت پشت سر بگذارد.

به رغم تلاش‌های انجام شده از هر سو، این یگان برای اجرای ماموریت خود، آمادگی لازم را احراز می‌کند و با توجه به وضعیت خاص زمان و به تشخیص فرمانده عملیات، از ادامه حرکت آن جلوگیری به عمل می‌آید. تصمیم‌گیری برای اعلام رمز عملیات در چنین اوضاعی، بسیار دشوار و حساس است. از سویی، یکی از قرارگاه‌های پایین‌تر، اصرار می‌کند که فرمانده عملیات فرمان را صادر و رمز عملیات را اعلام کند و از سوی دیگر 10 دقیقه تأخیر، به نیروهای عقب مانده فرصت می‌دهد تا هر چه سریعتر خود را به موازات دیگر نیروها، به پای کار برسانند. در این زمان، نماینده امام در شورای عالی دفاع (حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی) در انتظار اعلام آغاز حمله لحظه شماری می‌کند. ایشان که امکان تماس و مکالمه تلفنی با قرارگاه‌های تابعی را ندارد، گزارش‌هایی را که از خطوط مقدم به وسیله عناصر پیک به قرارگاه می‌رسد، به دقت مورد بررسی قرار می‌دهد.

سرانجام در ساعت 10: 22 تاریخ 20/11/1364 برادر محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم الانبیا(صلی‌الله علیه وآله) فرمان حمله را چنین صادر می‌کند؛

بسم الله الرحمن الرحیم

«و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه»

«یا فاطمه ‌الزهرا یا فاطمه الزهرا،» وی سپس به کلیه بسیجیان و پاسداران شرکت کننده در عملیات، با لحنی حماسی خطاب می‌کند:

«امروز، روزی است که 7 سال پیش در چنین زمانی، امام(خمینی) فرمان داد حکومت نظامی باید لغو شود (اشاره به 21 بهمن 1357). شما برادران نیز حکومت نظامی صدام را لغو کنید و ان شاء‌الله بریزید توی شهر و روستا و همه حکومت نظامی را به هم بریزید.»

اعلام رمز عملیات در فضایی کاملا روحانی و در عین حال پر التهاب انجام می‌شود. قرارگاه‌های  تابعه به فرماندهان لشکرها و آنان  به رده‌های پایین‌تر، رمز پر معنای یا «فاطمه‌ الزهرا» را منتقل می‌کنند. نام حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) در کلیه بی‌سیم‌ها تا رده‌ گروهان، به صدا در می‌آید . فرمانده عملیات فورا به دیدگاهی خارج از سنگر می‌رود و از نزدیک، درگیری در کلیه خطوط را ملاحظه می‌کند. تبادل گلوله‌های رسام 15 و تبادل آتش توپخانه خودی و دشمن مشهود است.

بی‌اختیار وی به همراه حاضران به قرائت دعای فرج می‌پردازد. فریاد «الهی عظم البلا» در میان صدای رگبار و تبادل آتش خودی و دشمن، ندای مظلومیت امتی است که به رغم تحمل همه سختی‌ها و مشکلات چند ساله بسیجیان جان بر کف را برای خدمت به اسلام، انقلاب و امام، این چنین به پیشگاه خداوند هدیه می‌کنند. در این زمان، یکی از گروهان‌های غواص توانسته است خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند. این گروهان با شنیدن صدای موتور قایق‌های خود حامل نفرات گردان‌های پیاده پی به آغاز حمله می‌برد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز می‌کند.

در حالی که دشمن کاملاً غافلگیر شده است، غواصان خط شکن با رگبار کلاشینکف و پرتاب نارنجک و شلیک گلوله‌های آر. پی. جی 7 یکی پس از دیگری اقدام به پاک‌سازی سنگرهای نیروهای عراقی می‌کنند. یکی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری می‌گوید: «من خودم به داخل یکی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز کردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال کردند از خودشان هستم. با من صحبت کردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم؛ زیرا درگیری را که شروع کردیم، هنوز فکر می‌کردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمی‌زدند. البته بسیاری از ما را هم نمی‌دیدند.»

دو تن از برادران غواص نیز نحوه شروع و انجام درگیری را چنین توصیف می‌کنند:

«تا سیم خاردارها رفتیم، عراقی‌ها داشتند کار می‌کردند و موانع مخصوص کار می‌گذاشتند. کارشان که تمام شد، بعد خوب نگاه کردند و رفتند. برادر مسعودی رفت جلو، بچه‌ها با کمی فاصله همه رفتند پشت سرش. بعد برگشت و گفت: همه خواب‌اند. بعضی از سنگرهایشان خالی بود. بچه‌ها رفتند داخل آن و مستقر شدند. داشتیم صحبت می‌کردیم که یک نفر عراقی آمد و شروع کرد به عربی صحبت کردن. اسلحه‌اش به اسلحه یکی از بچه‌ها خورد و متوجه ما شد. در این جا یک درگیری تن به تن انجام شد. همزمان صدای تیراندازی از نقاط دیگر شنیده می‌شد و اجرای آتش خودی شروع شده بود. یکی از بچه‌ها آن عراقی را با خنجر زد و دادش که بلند شد، عراقی‌های دیگر شروع کردند به این طرف و آن طرف رفتن. بچه‌ها هم با آر. پی. جی 7 و نارنجک از دور و نزدیک آنها را به هلاکت رساندند.»

از ساحل خودی، مشاهده انفجار نارنجک در سنگرهای نگهبانی دشمن که یکی پس از دیگری، برای چند ثانیه سنگرها را روشن و سپس منهدم می‌کند، صحنه‌ای تکان دهنده و غرورانگیز ایجاد  کرده است. در نقاطی که آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلوله‌های تانک و تفنگ 106 میلیمتری و خمپاره و تیربارهای کالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمرکز کرده است. آتشی سهمگین و مهلک همراه با آتش مسلسل‌های سبک افراد پیاده نزدیک به 20 کیلومتر طول جبهه را پوشانده و در مدتی کوتاه، سکوت و آرامش عمیق منطقه به صحنه‌ای هولناک و فضایی آکنده از دود و انفجار وحشت‌زا تبدیل شده است. در این لحظه دو تن از برادران غواص که به دلیل تلاطم و حرکت سریع آب اروند، که به سمت چپ، منحرف و  در نقطه‌ای دیگر، به ساحل رسیده بودند، بدون اسلحه، خسته و نفس زنان در پی یافتن محل اصلی ماموریت خویش هستند. کمی آن طرف‌تر، سنگری از دشمن در معر تیر‌اندازی گلوله‌های مستقیم خودی است؛ ولی از داخل سنگر، همچنان علائمی از تیراندازی متقابل به وسیله کلاش مشاهده می‌شود. این دو نفر در محدوده‌ای قرار گرفته‌اند که هیچ اثری از نیروی پیاده خودی نیست و فقط آتش ساحلی روی دشمن اجرا می‌شود. کمی به سنگر نزدیک می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که به تنهایی دست به کار شوند. این دو جز چند عدد نارنجک، هیچ سلاح دیگری با خود ندارند. هر کدام یک نارنجک به داخل پرتاب می‌کنند و به این وسیله سربازان دشمن کشته می‌شوند. بعد وارد سنگر می‌شوند و اسلحه و قشنگ‌های موجود را با خود برداشته و به پاکسازی دیگر سنگرها می‌پردازند. در حالی که آتش شدید از ناحیه ساحل خودی هنوز قطع نشده است و پیوسته گلوله‌های تیر مستقیم در اطراف این برادران به زمین می‌نشیند، آنها تصمیم می‌گیرند پاک‌سازی را ادامه دهند و به‌همین ترتیب، 150متر دیگر از خط دشمن را پاک‌سازی می‌کنند. این دو به کمک هم بدون توقف، به راه خود ادامه می‌دهند و در آخر پس از مدت کمی، به برادران همرزم خویش پیوسته و همراه دیگر برادران به ادامه ماموریتشان می‌پردازند. در محور دیگر، از یک دسته برادران غواص، تنها سه تن موفق به استقرار کامل در ساحل دشمن گردیده‌اند. یک فرمانده دسته و دو رزمنده دیگر پس از کمی سردرگمی، به هم پیوسته و بدون اتلاف وقت، اقدام به شکستن خط کنند.

درباره نحوه شکستن خط در یکی دیگر از محورها، مسوول گروه غواص چنین توضیح می‌دهد:

«حدود سه ربع ساعت زیر موانع خوابیدیم. در این فرصت، بچه‌ها را تقسیم و افراد آر. پی. جی زن را برای هر سنگر مشخص کردیم. در این حال، یک مرتبه دیدیم همه جا روشن شد. متوجه شدیم عملیات آغاز شده است. دیگر فرصت نبود که تخریب چی‌ها کاملاً سیم خاردارها را قطع کنند. از قبل هم به دلیل ایجاد سر و صدا از بریدن آن خودداری کرده بودیم. همه هجوم بردیم به طرف سیم خاردارها. چون بلند بود، نتوانستیم رد شویم، یکی از بچه‌ها از همان جا به طرف سنگری که تیراندازی می‌کرد، آر. پی. جی شلیک کرد و سنگر فورا ساکت شد. بلافاصله یکی دیگر از بچه‌ها از داخل سه ردیف سیم‌خاردار عبور کرد و به شدت زخمی شد؛ ولی رفت. به دنبال او، من و سه نفر دیگر، از لابه لای سیم خاردارها عبور کردیم. اولین کاری که کردیم، با نارنجک سنگرهای اول را زدیم. سپس سیم خاردارها را بریدیم و بقیه بچه‌ها هم به ما پیوستند و با استفاده از نارنجک‌های عراقی، پاکسازی سنگرها را ادامه دادیم.»

در بقیه محورها نیز، در مجموع رزمندگان به محل اطلاع از شروع عملیات، به صورت گسترده و همه جانبه از پشت و رو به رو، به خط دفاعی دشمن هجو می‌برند و با سرسختی هر چه تمام‌تر در پی یافتن عناصر دشمن و پاکسازی کامل سنگرها، به جستجو می‌پردازند. در این لحظه، بسیاری از تیر بارهای دشمن با مشاهده میزان نفوذ غواصان به تصور هلی برن16 نیروها، به طرف آسمان نشانه می‌گیرند و برای رویت آثاری از چرخ‌بال برفراز اروند، به جستجو ادامه می‌‌دهند. نیروهای دشمن وحشت زده، نگاه‌شان به آسمان و به آتش خودی دوخته شده است و چنان سرگرم یافتن حمله کنندگان هستند که حتی از پرتاب و انفجار نارنجک برادران غواص به درون سنگرشان، غافل مانده‌اند و پیوسته بدون حساب تیراندازی می‌کنند. از یک سو، گلوله‌های آر. پی. جی و تفنگ 106 بر سنگرهای سه دهنه با ضخامت تقریباً یک متر، چندان موثر نمی‌افتد و از سوی دیگر، دالانی کوچک به وسیله پیچ 2متری، محیط خارج و داخل سنگر را به هم مرتبط کرده است و مانع ورود نارنجک در محوطه اصلی سنگر می‌شود.

این تحرکات که در زمانی کوتاه صورت می‌گیرد، پر از هیجان و التهاب است در این جا بار دیگر رزمندگان غواص شجاعت، اعتماد به نفس و سرعت عملشان به نمایش می‌گذارند. آنان برای رفع چنین مساله‌ای، به بام سنگر رفته و از طریق دهانه‌های سنگر که لوله‌های کلاش یا تیربار از آن بیرون آمده است، به داخل آن نارنجک پرتاب می‌کنند و با انفجار اولین نارنجک، سکوتی همیشگی بر سنگر مستولی می‌شود.

شهید بنفشه (از مسوولان گروهان غواص) از جمله کسانی است که پس از پاک‌سازی 9 سنگر فعال دشمن، به این نحو یکی دیگر از سنگرهای دشمن را خاموش می‌کند و عاقبت مورد اصابت گلوله‌ای از داخل نخلستان واقع می‌شود. وی در حالی که دستانش قطع شده، یک دستش در نزدیکی دهانه سنگر آویزان کرده و دست دیگرش بر بام سنگر قرار گرفته است؛ نمایی از یک شهادت شجاعانه و قهرمانانه را در معر دید شاهدان قرار می‌‌دهد.


حرکت نیرو به طرف محورهای عملیاتی

از صبح روز، 20/11/1364 تمام گردان‌های رزمی و غیره با شور و هیجان و گام‌های استوار نوید پیروزی سر داده و خود را برای انجام یک عملیات دیگر آماده می‌کردند. همه به رغم آن که می‌دانند تا مرز شهادت فاصله چندانی نیست؛ اما با روحیه‌ای عالی، یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و از هم حلالیت می‌طلبند. عده دیگری از نیروها در حال نوشتن وصیت‌نامه‌های خود هستند.

حال و هوای نیروهای غواص حال و هوای دیگری است.

این آخرین دعای توسلی است که می‌خوانند و چند شبی بیشتر به لحظه موعود نمانده است. آنها می‌دانند که احتمال بازگشتشان نسبت به نیروهای دیگر بسیار ضعیف تر است. آنها با بدن‌های نحیف و دستان پینه بسته جز شهادت به هیچ چیز دیگری نمی‌اندیشند. هم‌چنین به خوبی می‌‌‌دانند که پس از حدود یک ساعت جنگیدن با امواج آب و موانع جنگ با نیروهای دشمن را در پیش دارند. زمانی که فرمانده لشکر گفت: «شاید این آخرین دعای توسل شما باشد و.» نیروهای غواص حالات عجیبی داشتند؛ به طوری که انسان می‌توانست شب عاشورای امام حسین(علیه‌السلام) را تجسم کند.

لحظات حرکت فرا رسیده بود. نیروها با توجه به سازمان رزم خود، گردان به گردان به صورت ستون، به طرف محورهای عملیاتی حرکت کردند. همه چیز طبق روال از پیش تعیین شده پیش می‌رفت؛ یگان دریایی قایق‌های خود را با موتور خاموش- با پارو یا طناب- درون نهرها و محورهای عملیاتی برای استقرار در پیچ‌های نزدیک اروند، به طرف جلو حرکت می‌داد. گردان‌های خط‌ شکن به صورت ستونی به طرف محورهای عملیاتی خود در حرکت بودند تا در زمان مقرر، سوار بر قایق‌ها شوند و سپس با اعلان فرمانده عملیات را آغاز کنند.


پیروزی احتمالی ایران و تأثیر آن در عراق

در پی عملیات قوای ایران، رژیم عراق که خود را با خطری جدی مواجه می‌دید، دست به تحرکات سیاسی وسیعی زد؛ از جمله: احضار روسای نمایندگی عربی به وزارت خارجه این کشور، ملاقات عزیز با سفرای پنج کشور عضو دایم سازمان ملل در بغداد، دیدار عزت ابراهیم (معاون صدام) با ولیعهد عربستان و ... نمونه‌هایی از تأثیرات احتمالی این عملیات را که منجر به هراس رژیم عراق شده بود، می‌توان در گزارش‌ها و تحلیل‌های مفسرین رسانه‌های خارجی مشاهده کرد: روزنامه‌ اسراییلی معاریو (28/11/64): «اگر ایرانیان موفق شوند پایگاهی را که به تصرف درآورنده‌اند، حفظ کنند، موقعیت صدام را متزلزل خواهند ساخت و راهی برای نفوذ در کشورهای ثروتمند خلیج فارس، به دست خواهند آورد.»

رادیو امریکا (25/ 11/64):

«واضح است که پس از چهار روز جنگ، عراقی‌ها درد سر بزرگی را در عقب راندن ایران تجربه می‌کنند و آگاه هستند چنانچه ایران موقعیت خود را در آن منطقه تحکیم بخشد، چه مشکلات بعدی به وجود خواهد آمد.»


هوشیاری دشمن

در آغاز کار، شواهد نشان می‌داد که دشمن هنوز نسبت به محدوده عملیاتی یگان آگاه نشده است؛ اما به زودی با فرستادن هلی‌کوپتر شناسایی، شلیک چند گلوله خمپاره و همچنین با توجه به نزدیک شدن علمیات، شلوغ شدن منطقه و از دیاد ترددها، تقریباً هوشیارتر شد؛ به طوری که فرمانده لشکر در این مورد در تاریخ 17/11/1364 می‌گوید:

«پریروز، دو فروند هلی‌کوپتر به منطقه آمده و آن‌جا را شناسایی کردند. هلی‌کوپتر شناسایی، برای کنترل ویژه ساحل خودی آماده بود، اینها حساسیت‌های دشمن است، آتش دشمن، ثبت تیرهای آن که اخیراً انجام می‌دهد، نشان‌دهنده آن است که دشمن حساس شده است.»


دلایل موفقیت عملیات والفجر هشت

هنگام طراحی عملیات والفجر هشت و نیز همزمان با تلاش‌های پس از آن، واقعیاتی رخ نمود که به تدریج  نقش اساسی خود را در رابطه با پیروزی‌های این عملیات و نیز ضرورت‌های مورد نظر جهت ادامه جنگ نشان داد. در نهایت آنچه فتح فاو را به دنبال داشت، عوامل متعددی بود که بعضاً به طور مستقیم یا عیرمستقیم تأثیر خود را بر جای گذاشت. در این رهگذر به پاره‌ای از آن عوامل اشاره می‌شود:

1- غافل‌گیر شدن دشمن و عدم آمادگی آن؛

2- ضعف اطلاعاتی دشمن؛

3- عملیات پشتیبانی از ام الرصا ص، شلمچه و محورهای دیگر؛

4- اتخاذ تاکتیک‌های ویژه، خصوصاً به هنگام عبور از رودخانه اروند؛

5- موقعیت زمین منطقه که امکان مانور مناسب را از دشمن سلب می‌کرد؛

6- امکان استفاده مناسب از آتش خودی؛

7- سیستم نسبتاً مناسب پدافند هوایی؛

8- وسعت نسبتاً مناسب منطقه؛

9- پشتیبانی بیشتر دولت و مردم نسبت به گذشته در فراهم آودن امکانات و نیرو؛

10- اقدامات مهندسی؛

11- آموزش و سازماندهی مناسب نیروها؛

12- اقدامات پیش‌گیرانه در مقابل تک‌های شیمیایی دشمن؛

13- استفاده مناسب از نیروی هوایی و هوانیروز؛

14- به کارگیری سلاح‌های ضدزره.

جنگ در مقایسه با سه‌ سال گذشته خود، از ابعاد و پیچیدگی‌های روزافزون برخوردار شده بود. در این روند تغییر زمین مانور از دشت و خشکی به هور و رودخانه اروند- که طبعاً تاکتیک‌های ویژه‌ای را برای عبور، تأمین عقبه‌ها و ... نیاز دارد- بارزترین وجه آن بوده است. ناتوانی عراق در انطباق خود با شرایط به وجود آمده و رویارویی با تاکتیک‌های برتر قوای ایرانی، ابتکار عمل‌ را در اختیار قوای نظامی ایران قرار داده بود؛ به‌طوری که در این شرایط، فریب و غافل‌گیری دشمن و به دنبال آن، در هم ریختگی خطوط دفاعی عراق، از جمله مهمترین عوامل هراس و نگرانی حاکمان بغداد و قدرت‌های شرق و غرب را  تشکیل می‌داد.

عملیات والفجر هشت تجارت متفاوتی را در پی داشت  که در این قسمت، نظر به اهمیت موضوع، تنها به «ضرورت تجزیه‌ قوای دشمن» و نیز «ضرورت پشتیبانی همه جانبه از جنگ» اشاره می‌شود:

1- ضرورت تجزیه قوای دشمن

تجزیه قوای دشمن، عملاً تضمین پیروزی عملیات را افزایش و جنگ را به سمت تعیین تکلیف نهایی سوق می‌داد. بر این اساس عملیات والفجر نه و حملات به جزیره ام الرصا ص همزمان با عملیات والفجر هشت، در غرب و جنوب کشور طراحی و انجام شد. از آن جا که منطقه فاو برای دشمن اهمیت خاصی داشت، لذا عمده قوای خود را در آن جا متمرکز کرد و این پیشامد، فرصت مناسب را برای نیروهای خودی برای پیشروی در منطقه عملیاتی غرب کشور (والفجر نه) فراهم کرد.

تحمیل وضعیت مشابه به دشمن با انجام عملیات از دو یا چند محور به طور همزمان، عملاً میزان تأثیر‌گذاری ابزار تکنولوژیک عراق را کاهش داده و توان ارتش این کشور را تضعیف می‌کرد؛ در نتیجه مانع از دفاع متمرکز قوای دشمن در یک محور می‌شد.

لازمه محقق چنین وضعیتی، عبارت از گسترش سازمان رزم با بسیج نیرو و افزایش توان سازماندهی آنان بود؛ چنانچه پس از عملیات والفجر هشت، تلاش گسترده‌ای به منظور سازماندهی 500 گردان رزمی و افزایش آن به 1000 گردان صورت می‌گرفت.

2- پشتیبانی همه جانبه از جنگ تأکیدهای مکرر فرماندهی کل قوا مبنی بر این که «جنگ در راس امور است.» به معنای بسیج تمام کشور در خدمت جنگ و نیز ضرورت‌های اجتناب ناپذیر آن، انجام این مهم را که برآمده از ارتباط تنگاتنگ جنگ با ارگان‌های گوناگون کشور بود، روشن‌تر کرد.

در این میان، آنچه در عملیات والفجر هشت محقق شد. نشانگر ضرورت به کارگیری تمام امکانات کشور در خدمت جنگ و تأثیر‌گذاری فزاینده آن در کسب پیروزی بود.

طبیعتاً تحقق وضعیت یاد شده، به طور مطلوب و شایسته در گرو ایجاد سیستم مناسب با امر جنگ و ضرورت‌های آن بود. در این صورت، گذشته از این که فاصله جبهه و پشت جبهه کاهش می‌یافت، امکان حل برخی از معضلات که قطعا ناشی از ناهماهنگی بود  نیز میسر شد و در نتیجه، در زمانی نه چندان طولانی، امکان دستیابی به موقعیت‌های چشم‌گیر و سرنوشت ساز فراهن گردید.


روز شمار عملیات والفجر هشت

7/10/1364

- ستاد تبلیغات جنگ ادعای عراق مبنی بر گلوله باران شهر فاو توسط ایران را تکذیب کرد.

8/10/1364

- طی مراسمی در استادیوم آزادی و با حضور رئیس‌جمهوری؛ نیروی 12 هزار نفری بسیجیان از تهران عازم جبهه‌های نبرد شدند.

- یک کشتی دانمارکی حامل محموله نظامی برای عراق، توسط پرسنل نیروی دریایی ایران متوقف شد.

- تبادل آتش توپخانه و سلاح‌های سنگین در مناطق جزایر مجنون، کوشک و طلائیه با شدت ادامه داشت.

- با هوشیاری پدافند هوایی تجاوز هواپیمای مهاجم عراقی به پیرانشهر دفع شد.

در جبهه مرزی باختران و ایلام، 15 موضع جنگ افزار و پست دیده‌بانی دشمن درهم کوبیده و حدود 30 تن از نفرات آنان را به هلاکت رسیدند.

- بیش از 400 مدرسه ابتدایی در مناطق دهوک و اردبیل، تعطیل و معلمان آنها اجباراً عازم جبهه شدند.

- رادیو مسکو؛ ادامه جنگ ایران و عراق در همکاری‌های بازرگانی- اقتصادی شوروی و ایران تأثیر منفی بسیار دارد.

9/10/1364

- سرپرست ستاد تبلیغات جنگ: صدام از توافق‌های پشت پرده بر سر حکومت آینده عراق نگران است.

- وزیر مشاور در امور خارجی امارات متحده‌ عربی، با رئیس‌جمهوری، نخست وزیر و رئیس مجلس شورای اسلامی، دیدار و گفتگو کرد.

- تیپ ویژه شهدا برای هر گونه عملیات رزمی اعلام آمادگی کرد. این تیپ پس از توطئه کردستان شکل گرفت و در رابطه با جنگ‌های کوهستانی، دریایی، منظم و نامنظم دارای تخصص‌های ارزنده‌ای است.

- در میان بدرقه پرشکوه مردم مشهد دومین کاروان 11 هزار نفری راهیان کربلا از خراسان عازم جبهه‌ها آزاد شد.

- یک ستون موتوری دشمن در جاده نظامی فاو- بصره، هدف آتش سلاح‌های سنگین ایران قرار گرفت و منهدم شد.

3/11/1364

- کاروان راهیان کربلا عازم جبهه‌ها شد.

- دولت سودان سفر اتباع این کشور را به عراق ممنوع کرد.

20/11/1364

- با فتح خرمشهر، دشمن در صحنه رویارویی با رزمندگان ایران، به لاک دفاعی فرو رفت. پیروزی‌هایی که پس از آن به دست آمد، برتری قدرت ایران را در جبهه‌های جنوب آشکار کرد. این روند تا سال 1364، یعنی شروع حمله ایران به شبه جزیره «فاو» ادامه داشت. عملیات در اروند، پس از بررسی‌های لازم و استفاده از تجربیات و به کارگیری تدابیر مهم نظامی و اطلاعاتی، انجام شد. این تدابیر در سه بخش مهم، یعنی آموزش، شناسایی و تدارک متمرکز شد. آموزش نیروهای ایرانی در یگان‌های مختلف، با روحیه‌های بالا ادامه یافت و تعدادی از گردان‌ها، آموزش‌های تخصصی و ویژه دیدند. به موازات آن، شناسایی منطقه و بررسی همه عوامل دخیل در عملیات، انجام گرفت.

این کار با حساسیت و وسواس زیاد، از سوی فرماندهان دنبال می‌شد. سعی بر آن بود که دشمن به هیچ‌وجه متوجه کوچکترین حرکتی در منطقه نشود؛ چرا که این قطعه از جبهه، برای عراق اهمیت ویژه‌ای داشت. فاو، زمینی است محصور در میان رودخانه اروند، خلیج‌ فارس و خور عبدالله، که از سمت خشکی به بصره منتهی می‌شود. در شمال این منطقه، رودخانه اروند و جزیره آبادان واقع شده و در فاصله 90 کیلومتری شمال غربی آن، شهر صنعتی بصره قرار دارد. همچنین در جنوب فاو، خور عبدالله، خلیج فارس و در جنوب غربی، بندر ام القصر قرار دارد. گذشته از همه این موارد، دو دلیل همده نزدیکی به بصره و گذرگاه اتصال به خلیج فارس، کافی بود که عراق تدابیر شدید و امکانات وسیعی را در منطقه لحاظ کند. نکته دیگر در شناسایی‌ها که قوای ایران باید بر آن اشراف و آگاهی کامل می‌یافتند، وجود عوار طبیعی بود، که از مهمترین آنها، می‌توان به رودخانه خروشان اروند اشاره کرد. رودخانه‌ای که با اتصال به آب‌های آزاد، شرایطی استثنایی دارد و به لحاظ عمق و عرض نیز با رودخانه‌های دیگر متفاوت است و شاید یکی از دلایل غافل‌گیری دشمن، همین بود که عراق تصور نمی‌کرد یگان‌های رزمی ایران، قادر به عبور از اروند باشند.  از ماه‌ها پیش، یگان‌های مهندسی و تدارکاتی، مشغول آماده سازی منطقه و تأمین نیروها بودند، که از جمله می‌توان به احداث چند جاده در میان نخلستان‌ها و تدارک چندین اسکله اشاره کرد.

سرانجام عملیات والفجر هشت در ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/1364 آغاز شد. نیروهایی که مدت‌ها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات، هجوم گسترده خود را آغاز کردند: «بسم‌الله الرحمن الرحیم . لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، و قاتلو هم حتی لاتکون فتنه. یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه الزهرا». با آغاز عملیات، لشکرها و تیپ‌های نیروی سپاه پاسداران، با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش، مبادرت به شکست خط دشمن مطرح بود، شکستن خط، پاک‌سازی و گرفتن سرپل مناسب، نقش اساسی را در تضمین موقعیت عملیات داشت؛ غواصان باید معابر را برای نیروهای قایق سوار باز می‌کردند تا آنها بتوانند از این معابر، وارد ساحل دشمن شده و تا روشنایی صبح، منطقه را برای تثبیت و استحکام سر پل، پاک‌سازی کنند. در لحظه، شکستن خط و درگیری با عراقی‌ها. هوای مه‌آلود و نم نم باران، غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری کرد. عراقی‌ها که غافل‌گیر شده بودند، بی‌هیچ مقاومتی پا به فرار گذاشتند. یکی، دو ساعت پس از درگیری. شنود بی‌سیم دشمن، حکایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراق داشت. هر یک از فرماندهان عراقی، نسبت به منطقه تحت الحفظ خود، سلب مسوولیت نموده و یکسره از رده‌های بالای خود، درخواست کمک کردند. روز نخست، عملیات در شرایطی سپری شد که دشمن به دلیل غافل‌گیری طولانی، ناآگاهی نسبت به اوضاع و ابری بودن آسمان، برای هر گونه عکس‌العمل زمینی و هوایی، مهلتی نیافت؛ حتی از سرمایه‌گذاری جدی در خصوص نیروهای پیاده و تجهیزات موجود عاجز ماند. پیشروی رزمندگان، زنگ خطر سقوط بصره را به صدا در آورد و عراق مجبور شد تا به هر قیمتی، از پیشروی قوای ایران بکاهد. در روزهای بعد، درگیری‌های سختی بین طرفین روی داد؛ ولی این جنگ و گریزها در کنار خود عبدالله و منطقه‌ای به نام «کارخانه نمک» به اوج خود رسید. اما عراق دیگر نتوانست به خطوط دفاعی سابق خود در منطقه باز گردد و به شکست خود در شهر فاو اعتراف کرد. حدود 2ماه منطقه زیرآتش سنگین و پاتک‌های سخت و بمباران‌های وحشتناک شیمیایی قرار داشت، تا آن که رفته رفته اوضاع آرام گرفت و خطوط پدافندی تثبیت شد.در آن میان، توپخانه نیروی زمینی ارتش‌جمهوری اسلامی ایران، با تلاش بی‌وقفه خود، سعی داشت تا حد امکان از رزمندگان مستقر در خط، حمایت و پشتیبانی کند. طی عملیات والفجر هشت، نزدیک به 800 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد و تلفات و خسارات سنگینی بر دشمن وارد شد. عراق در جربان این عملیات، نزدیک به 52000 تن کشته، زخمی و اسیر بر جای گذاشت که در میان کشته شدگان، 1 فرمانده لشکر و 5 فرمانده تیپ، و در میان اسیران، چندین سرهنگ‌ ستاد،  سرهنگ‌ دوم، سرگرد و افسر جزء خلبان هواپیما و چرخ‌بال چندین درجه‌دار وجود داشت.

در مجموع،10 تیپ پیاده، کماندویی و نیروی مخصوص و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان جیش الشعبی و 5 گردان توپخانه دشمن 100 درصد منهدم شدند. هم‌چنین در جریان عملیات والفجر هشت (فاو) تعداد 74 فروند از هواپیماهای دشمن، 11 فروند چرخبال، 600 دستگاه تانک و  نفر بر، 500 دستگاه خودرو نظامی، 20 عراده توپ صحرایی، 55 عراده توپ ضدهوایی، 2 فروند ناوچه موشک انداز و 5 دستگاه مهندسی، منهدم و 140 دستگاه تانک و نفربر، 250 دستگاه خودرو، 35عراده توپ صحرایی، 150 عراده توپ ضدهوایی و 3 دستگاه رادار موشک و دستگاه مهندسی از میان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت رزمندگان ایران درآمد.

طی 84 روز نبرد گسترده که صحنه واقعی رویارویی نیروی نظامی و ماشین جنگی حزب بعث عراق با توان رزمندگان قوای ایرانی، ایران بر سواحل شمالی خور عبدالله و شبه جزیره فاو (شهر فاطمیه) مسلط و راه ورود عراق به خلیج فارس مسدود شد.

طراحی این عملیات، ابتدا در سال 1361از سوی سردار شهید حسن باقری پس از شناسایی منطقه اروند و فاو، آغاز و بعد از آن در سال 1364، تکمیل و اجرا شد.

 تاریخ 21/11/1364

- در این روز، قرارگاه تیپ 111 کاملاً به محاصره رزمندگان اسلام درآمد و دیگر گردان‌ها نیز منهدم شدند؛ زیرا نیروهای خودی اجازه نشان دادن کوچک‌ترین واکنشی را به‌‌دشمن ندادند. در نخستین مرحله پاتک، دشمن مذبوحانه به بمباران شیمیایی متوسل شد و منطقه را آلوده کرد.

- از سوی دیگر، تلاش زیاد نیروهای عراق برای نجات فرمانده تیپ 111 و بردن سایت موشکی نتیجه‌ای نداشت و تیپ 38 کماندویی به دلیل حجم زیاد آتش خودی، به منطقه پاتک نرسید.

تاریخ 22/11/1364

- قرارگاه تاکتیکی ستاد مشترک ارتش عراق در شهر ناصریه، پس از کشف تک اصلی نیروهای خودی و تشخیص محور اصلی عملیات، به فرماندهی نیروهای گارد ریاست‌جمهوری اعلام کرد که باید هر چه سریع‌تر با تمام امکانات، برای سد کردن راه دشمن و باز پس گرفتن اهداف قبلی، زیر امر سپاه هفتم وارد عمل شود. در این روز، ستاد عملیات جنوب در پی تصمیمی عجولانه تیپ 3 نیروی مخصوص و تیپ 4 پیاده را وارد عمل کرد و در بدترین موضع دفاعی قرار داد. این 2 تیپ برای جلوگیری و سد کردن تک نیروهای خودی در دو طرف جاده استراتژیک گسترش یافتند؛ اما با اجرای آتش موثر توپخانه خودی، در نخستین روز، حدود 30درصد تلفات جانی را متحمل شدند. در همین روز، به گردان کماندویی تیپ 10 زرهی دستور داده شد تا در سه راهی منتهی به جاده قرارگاه لشکر 26 گسترش پیدا کند و مانع  دور زدن رزمندگان به پشت تیپ‌های 3 و 4 گارد ریاست‌جمهوری شوند. در طول 24ساعت پدافند، تیپ‌های 3 و حدود 35 درصد از نیروهایشان توسط آتش دقیق و قدرتمند توپخانه‌های ما منهدم شدند سرانجام، 2 تیپ مزبورتا روز 24/11/1364 به صورت دقیقه شمار از سوی نیروها و توپخانه خودی متحمل تلفات شدند.

تاریخ 23/11/1364

- در سحرگاه 23/11/1364، رزمندگان ایران جاده منتهی به قرارگاه لشکر 26 و جاده استراتژیک (فاو- بصره) را تسخیر، گردان کماندویی تیپ 10 زرهی را در سه راهی، منهدم و تیپ‌های 3 و 4 گارد ریاست‌جمهور را کاملاً محاصره کردند. در مقابل، 2 تیپ مزبور، با التماس درخواست نیروی بیشتر را داشتند. بین این 2 تیپ، 1 گروهان مستقر شده بود که هیچ گونه کارایی نداشت. در اواسط روز، دشمن اعلام  کرد باید به هر ترتیبی که شده است، مواضع پدافندی دو تیپ مزبور حفظ شود و نیروها برای تحکیم مواضع، تا اطلاع ثانوی در محل خود قرار گیرند.

24/11/1364

- در ساعت 30: 5 روز 24/11/1364 دشمن حمله شیمیایی وسیعی را انجام داد. این تک شیمیایی برای باز کردن محاصره تیپ‌های 3 و 4 انجام شد؛ ولی به دلیل آن که دست خداوند بالای همه دست‌هاست، معجزه عظیمی مواد مزبور را به سوی 2 تیپ هدایت کرد و حدود 70 درصد آنها به مواد شیمیایی آلوده و بیشترشان نابینا شدند.

پس از این واقعه، دشمن سخت وحشت زده شد و مرتب درخواست کمک می‌کرد؛ اما به دلیل آن که محاصره رزمندگان ایران قرار داشت، نتوانست از حمایت نیروی چشم‌گیر کمکی بهره‌مند شود، تا این‌که با تلاش مستمر فرماندهی گارد ریاست‌جمهوری، تیپ 443 به کمک این 2 تیپ فرستاده شد، که سحرگاه همان روز، هدف حمله رزمندگان اسلام قرار گرفت و در پی انهدام یکی از گردان‌هایش، فرار کرد. نیروهای خودی با کامل کردن الحاق و رسیدن به قرارگاه لشکر 26، وحشت عجیبی در رده فرماندهی سپاه هفتم ایجاد کردند و از آن به بعد، فرماندهی و مسوولیت منطقه مستقیماً زیر نظر سپاه هفتم قرار گرفت.

25/11/1364

- نیروهای خودی که در سحرگاه این روز به تیپ 443 حمله کرده بودند، توانستند حدود 50 درصد آن را منهدم و حلقه محاصره 2 تیپ گارد ریاست‌جمهوری را تنگ‌تر کنند.

تیپ 443 بدون اطلاع سپاه هفتم، 2 کیلومتر از مقابل سه راهی و تیپ 34 کماندویی نیز حدود 3 کیلومتر از مواضع خود در جناح چپ کارخانه نمک عقب‌نشینی کرد. در ساعت 2 بعدازظهر، گردان کماندویی تیپ 10زرهی در تقاطع جاده دوم مستقر شد. در این روز، آتش توپخانه (خودی) تلفات سنگینی را به دشمن وارد آورد و هر گونه حرکتی را از آن سلب کرد. در این روز، بیشتر فعالیت دشمن، تحکیم مواضع پدافندی و تقویت عقبه‌ها با تیپ 10زرهی و تیپ 2 گارد ریاست‌جمهوری و تیپ 66 نیروی مخصوص بود.

26/11/1364

دو تیپ‌های 3 و 4 گارد ریاست‌جمهوری، که در محاصره قرار داشتند، در پی انجام تقویت‌هایی توانستند حداکثر 2گردان از نیروهی خود را از حلقه محاصره نجات دهند. هم‌چنین ماموریت حفظ جاده استراتژیک را تا انتهای حوضچه نمک به تیپ‌های 34 کماندو، تیپ 10زرهی، تیپ 704 و تیپ 409 واگذار کرد. هواپیماهای عراق نیز بسیار فعال عمل کردند؛ به طوری که حدود 30ماموریت بمباران روی مواضع ما داشتند. تا این تاریخ، اثری از فعالیت توپخانه دشمن وجود نداشت و بیشتر آتش‌های ایذایی با تانک شلیک می‌شد. تیپ‌های 141و 110 پس از عقب‌نشینی، مامور حفظ سیلند حوضچه نمک و جنوب پل کانال آب حوضچه نمک شدند؛ زیرا به آنها دستور داده شده بود که از این مناطق مراقبت کنند.

27/11/1364

در سحرگاه این روز، رزمندگان ایران با ادامه تک، جاده ام القصر- فاو تا انتهای حوضچه نمک را پاک‌سازی و دشمن را در این منطقه منهدم کردند؛ به طوری که تیپ‌های 110 و 34 و یکی از یگان‌های گارد ریاست‌جمهوری، تلفات سنگینی را متحمل شدند و تعداد بسیار زیادی از تانک‌ها و نفربرهای آنها منهدم شد. در این روز دشمن در جناح چپ خود و در امتداد جاده قدیم بصره- فاو، دست به تلاش مذبوحانه‌ای زد که از سوی رزمندگان به شدت سرکوب شد. به این ترتیب، تیپ‌های 65 و 66 و تیپ 2 گارد ریاست‌جمهوری که در خط پدافندی کنار نخلستان مستقر بودند، بدون این‌که بتوانند کوچک‌ترین واکنش یا پاتکی را انجام دهند، تلفات سنگینی را متحمل شدند. در این روز، لشکر5 سپاه سوم، بیشتر یگان‌های خود را در منطقه مستقر کرد و تیپ 30 زرهی‌اش را در رده احتیاط تیپ 10زرهی گارد ریاست‌جمهور قرار داد.

در این عملیات، جانشین زرهی قرارگاه خاتم‌النبیا صلی‌الله علیه و آله سردار رضا امانی و مسوول لجستیک قرارگاه خاتم، سردار محمد اثری نژاد و شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر 27 حضرت محمد رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله به شهادت رسیدند.

در خاتمه، این عملیات به این نتایج منجر شد:

1- آزاد‌سازی شهربندری فاو و اسکله و تاسیسات نفتی آن به همراه کارخانه نمک و پایگاه‌های نیروهی دریایی و 3 سکوی پرتاب موشک؛

2- انهدام 74 هواپیما، 7 ناوچه جنگی، 11 چرخبال، 600 تانک و نفربر و500 خودرو نظامی؛

3- به غنیمت گرفتن 140 تانک و نفربر، و 250 خودرو نظامی؛

4- کشته و زخمی شدن بیش از 50 هزار عراقی..؛

5- اسارت 2 هزار نظامی.

1/12/1364

- حمله وحشیانه عراق به هواپیمای مسافری ایران که به شهادت آیت‌الله محلاتی و جمعی از مسوولان نظام جمهوری‌اسلامی ایران انجامید.

5/12/1364

- آغاز عملیات والفجر نه در جبهه شمالی (منطقه پنجوین)، با رمز «یاالله، یا الله»، با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، که به انهدام 1 هواپیما، 1 چرخبال و 20 تانک و کشته و زخمی شدن 2500 بعثی و آزادسازی بخشی از منطقه چوارته انجامید.

- تشکیل جلسه شورای امنیت و تصویب قطع‌نامه 582، درباره آن آتش‌بس فوری و قطع جنگ دریایی و هوایی و زمینی، بازگشت به مرزهای بین‌المللی مبادله اسرای جنگ و منع استفاده از سلاح‌های شیمیایی.

13/12/1364

شهادت محمود (عبدالله نوریان) فرمانده‌ گردان تخریب و یگان مهندسی- رزمی لشکر 10سید‌الشهدا(ع) سپاه پاسداران.

24/4/1365

محسن رضایی: جنگ هفتاد و پنج روزه در فاو، 50 درصد افسران عراقی را نابود کرد.

- وزیر کشور گفت:

- «در چند ماهه اخیر، 300 هزار نفر از مشمولان خدمت نظام وظیفه، خود را به مراکز آموزشی معرفی کرده‌اند. به منظور آمادگی برای عملیات بزرگ، فرمانده نیروی زمینی سپاه، دستور تشکیل گردان‌های قائم را صادر کرد.»

- بازتاب عملیات ایران در گزارش‌های خبرگزاری فرانسه، رسانه‌های خبری آلمان، استرالیا، کویت و هند: خبرگزاری فرانسه: امام خمینی تمام قدرت خود را برای جنگ به کار گرفته است.

مفسر رادیو آلمان: هدف ایران خاموش کردن توپخانه 30 کیلومتری بردی عراق است.

شبکه دوم تلویزیون آلمان: تهران به تهدید‌های خود عمل کرد و جنگ وارد مرحله جدید شد.

نشر دی ولت چاپ آلمان، حمل ایران را یک حرکت ریسکی خواند. مفسران رسانه‌های همگانی استرالیا عقیده دارند که قوای ایران زمان سختی را در پیش دارند.

روزنامه کویتی «السیا» حمله ایران را در ردیف حمله اسرائیل به لبنان خواند و افزود:

«عرب‌ها حتی فریاد زدن را فراموش کرده‌اند. وقتی عراق در خاک ایران بود، عرب‌ها از عراق حمایت نکردند» هندوستان تایمز: حمله ایران، برگزاری کنفراس غیر متعهدها (در بغداد) را به خطر انداخته است. صدام فکر می‌کرد که می‌تواند انقلاب ایران را از بین ببرد. دکتر ولایتی در اجلاس فوق‌العاده وزیران خارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، مواضع ایران را درباره مسائل مهم منطقه‌ای تشریح کرد و خسارت‌های جانی و اقتصادی وارده بر ایران را در اثر حملات عراق برشمرد.

- دبیر کل سازمان ملل درباره چگونگی اجرای قطعنامه 514 به شورای امنیت گزارش داد.

-معاون وزیرخارجه انگلستان: عراق از سلاح‌‌های شیمیایی استفاده کرده است و تسهیلات کاملی برای تولید صدها تن گاز خردل و اعصاب (تابون) دارد.

25/04/1365

- وزیر سپاه پاسداران: سپاه برای خاتمه جنگ، 500 گردان تشکیل داده و قادر است 1000 گردان دیگر برای جنگ سازماندهی کند. ما حداقل 80 درصد از سلاح‌ها و تجهیزات مورد نیاز را در داخل تهیه می‌کنیم.

- بی. بی. سی: ایرانیان احساس می‌کنند اگر نتوانند در این سال جنگ را خاتمه دهند، هیچ‌وقت نخواهد توانست.

- گاردین: کاهش قیمت نفت، طرز فکر رهبران ایران را دگرگون کرده است.

- مجله ساوت به نقل از فرمانده سپاه: ایران تاکنون فقط 2 درصد نیروی انسانی و کمتر از 8 درصد توان اقتصادی را به خدمت جنگ گرفته است.

27/4/1365

- حمله گسترده هواپیماهای عراق به تنها پل فاو و معبر اصلی نیروی ایرانی.

- انهدام پایگاه دریایی ام‌ القصر عراق.

01/09/1365

- دفاع ویلیام کیسی، رئیس سازمان اطلاعات امریکا از طرف فروش سری تسلیحات به ایران (در رابطه با سفر مک فاولین)

- رئیس‌جمهوری امریکا مسوولیت تماس‌های محرمانه با ایران را تماماً به عهده خود گرفته است.

- استفاده عراق از گاز خردل برای جهت بازپس گیری فاو در فوریه گذشته.

- نطق ریگان برای توجیه سفر مک فارلین و اهداف برقراری رابطه با ایران را به قرار زیر اعلام کرد:

1- تجدید روابط با ایران؛

2- پایان دادن به جنگ ایران و عراق؛

3- از بین بردن تروریسم دولتی و خرابکاری؛

4- تسریع در بازگشت سالم گروگان‌ها.

3/10/1366

- طارق عزیز پس از ملاقات با مقامات کویتی،  عازم عربستان سعودی شد.

- رفیق دوست: قدرت بمباران هوایی و مقابله به مثل دریایی جمهوری‌اسلامی با ساخت دو نوع سلاح موشکی، افزایش یافت.

- وزیر ارشاد (حجت‌السلام والمسلمین سید محمد خاتمی) وارد شهر فاو شد و از مناطق عملیاتی جنوب بازدید کرد.

- 9 گردان نیروی بسیجی از اصفهان راهی جبهه‌ها شدند.

- طلاب بحرینی، اقدام دولت این کشور را برای ایجاد پایگاه‌های نظامی امریکا در خلیج فارس محکوم کردند.

- یک نفت کش نروژی توسط قایق‌های توپدار ناشناس در خلیج فارس، مورد حمله قرار گرفت.

 - هواپیماهای عراقی به 3 نفت‌کش در مرکز نفتی جزیره لارک در دهانه خلیج فارس حمله کردند.

- مواضع ارتش عراق در جبهه‌های شمال غرب به آتش کشیده شد.

  • هومن لاجورد
  • ۰
  • ۰

 به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از "منبری ها"در مورد جنگ تحمیلی ایران اظهار نظرهای زیادی شده است اما فارغ از همه این اظهار نظرها، دفاع مقدس ما دارای دست­آوردهای زیادی بوده است که ثمرات آن را تا به امروز نیز می­شود برشمرد.بررسی این جنگ نابرابر در حوزه­های مختلف قابل بررسی است اما بررسی آن در حوزه نظامی و فرهنگی ما را با دو جنبه سخت­افزاری و نرم­افزاری جنگ بیشتر آشنا می­کند.این مقاله در نظر دارد با در نظر گرفتن شرایط امروز کشور از حیث نظامی و فرهنگی به این سئوال پاسخ بدهد که آیا توانسته­ایم به اندازه دستاوردهای نظامی به دستاوردهای فرهنگی نیز نائل شویم؟

واژه­های کلیدی: دفاع مقدس، ملت ایران، رهبری امام خمینی(ره)

برهه زمانی جنگ تحمیلی:

دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در واپسین روزهای تابستان سال 1359 در حالی که کشور درگیر پاکسازی باقیمانده رژیم پهلوی در سطوح مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، نظامی و امنیتی بود ؛ نیروهای متجاوز بعثی خاک کشور را اشغال نمودند. در واقع همین شرایط زمانی حاکم بر کشور بود که مزدوران استکبار را به وسوسه انداخت تا قبل از قوام یافتن انقلاب اسلامی ایران ، این حرکت مردمی را در نطفه خفه نمایند.

با فرو پاشی نظام شاهنشاهی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران مبانی ، ساختارها و مولفه­های قدرت نظامی در کشور دچار تغییر و دگرگونی عمیق شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به دلیل روشن نبودن وضعیت کاری و خدمتی، برخی از فرماندهان وکارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران به پادگان­های خود نرفتند. برای مردم مهمترین مسئله اطمینان ارتش و پیوستی کامل آن­ها به حرکت انقلابی بود.(مرادپیری، شریفی،1392 : 52)  

البته در این بین انقلاب مردم که در پی براندازی رژیم 2500ساله شاهنشاهی و رهبری حضرت امام خمینی (ره) ایجاد شده بود مورد غفلت دشمن قرار گرفته بود. دقیقا در برهه­ای از زمان که مردم ایران با توکل بر خداوند وحدت کلمه و رهبری امام خمینی(ره) توانسته بودند ملجا و  امید تمام مستضعفان عالم قرار بگیرند و روحیه خود باوری در ملت بارور شده بود. دشمن باور اینکه با دفاع تمام قد ملت رشید ایران مواجه شود را نمی­کرد.

صدام روز شروع جنگ را روز صاعقه و نام جنگ را قادسیه و خود را سردار قادسیه نامیده بود. قادسیه همان جنگی بود که در صدر اسلام مسلمانان، ایران را فتح کرده بودند. شهریور 59 که به پایان می­رسید جنگی آغاز شد که پاییز آن سال را خونین کرد.(شیر علی­نیا،1389: 19)

وضعیت نظامی ایران:

همانطور که اشاره شد وضعیت نظامی کشور در طول 8 سال دفاع مقدس بگونه­ای بود که می­بایست ، نیروهای وابسته به رژیم پهلوی از محیط­های نظامی کشور خذف شوند و نیروهای معتقد انقلابی  جایگزین آنها شوند. در چنین شرایطی حضرت امام خمینی(ره) تشکیل نیروی بسیج مردمی را مد نظر قرار دادند ، تا جهت مدیریت نظامی کشور از توان نیروهای انقلابی بهره برده شود . البته در این بین، نیروهای مختلف و آموزش دیده نظامی در کشور نیز دوش تا دوش  نیروهای بسیج مردمی در مسیر حفظ کیان اسلامی از بذل و بخشش جان و مال خود دریغ ننمودند. در جنگ 8 ساله آنچه گذشت مدیریت آنی و لحظه­ای جنگ بود و فرصت ایجاد زیر ساخت  در طولانی مدت فراهم نبود.

وضعیت نظامی دشمن:

از زمان روی کار آمدن حزب بعث، عراق همواره در پی تقویت و توسعه توان نیروهای مسلح خود بود. از این تاریخ ، به طور مرتب بر کمیت و کیفیت ارتش بعثی عراق افزوده شد. در این دوران ، عراق با ستفاده ازپیمان دوستی 15 ساله با شوروی که در سال( 1972م ) بین دو کشور به امضاء رسیده بود، تمام نیازمندی­های تسلیحاتی، آموزشی ، تدارکاتی و سازماندهی ارتش بعث را عمدتا از شوروی تامین می­کرد. این کشور توانست با برخی از دولت­های اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا نیز قرداد­هایی به متنظور تامین جنگ افزارهای و تجهیزات نظامی منعقد کند. بر مبنای دکترین شوروی، راهبرد قدرت نظامی عراق، بر اساس یک ((استراتژی زمین پایه)) طرح ریزی شده بود . بنابراین ستون فقرات ارتش عراق، متکی بر نیروی زمینی و تشکیل سه سپاه بزرگ، برنامه ریزی شده بود. ((مرادپیری، شریفی، 1392: 57)

در حالی کشور عراق به ایران حمله کرد که از مدتها قبل در تدارک این تجاوز بود و دستهای استکبار نیز این کشور مزدور را تجهیز نظامی کرده تا بتواند انقلاب اسلامی ایران را زمینگیر نماید و مجددا بتوانند ثروتهای ملت ایران را به یغما ببرند. در این بین اکثر دول عالم بصورت مستقیم و غیر مستقیم در یک جنگ نا برابر از کشور عراق حمایت می نمودند و کشور ماد در حالی که نیازمند ابتدایی ترین تجهیزات نظامی بود ، نمی­توانست نیازهای خود را از جهان غرب تامین نماید یا حداقل به سختی می­توانست در این رابطه  با دنیا تعامل داشته باشد. کشور عراق در طول جنگ تحمیلی انواع واقسام سلاحهای دول غربی را بکار گرفت که در این بین سلاحهای هسته­ای و شیمیایی غرب بعنوان یک سند زنده وحشیگری تا همیشه بعنوان لکه ننگی در تاریخ بشریت از اذهان پاک نخواهد شد . از آنچه گفته شد می­توان نتیجه گرفت در جنگ 8ساله ایران و عراق توازن نظامی برقرار نبوده و کشور ما با دنیای استکبار به مقابله بر خواست.

نقش مشارکت مردمی در اداره جنگ تحمیلی:

بدون شک قسمت عظیمی از مدیریت جنگ تحمیلی بر دوش مردم قهرمان ایران بود . مردمی که خودشان انقلاب اسلامی را بوجود آورده بودند نمی­خواستند که مجددا کشور مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار بگیرد؛ به همین خاطر صحنه­هایی که مردم مسلمان ایران در دوران 8سال دفاع مقدس بوجود آوردند در تاریخ ایران بی­نظیر است. مردم ایران در طول این 8سال بدون چشمداشت هر آنچه را که داشتند در طبق اخلاص نهاده و سپاه اسلام که بدنه آن نیز خود آحاد مردم بودند یاری نمودند . چنانچه عزم و اراده مردم در جهاد با دشمن نبود می­توانست دشمنان کشور را جهت اشغال خاک کشور به آرزوی خود برساند ولی  مردم با وحدت کلمه و ایثار بذل جان و مال از کیان کشور و اسلام دفاع کردند.

حضرت امام خمینی(ره) در قسمتی از وصیت نامه سیاسی الهی خود فرمودند:من با جرآت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاظر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول لله (ص) و کوفه و عراق در عهد امیر المومنین و حسین بن علی (ع) می باشند . آن حجاز که در عهد رسول الله (ص) مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی­کردند و با بهانه­هایی به جبهه نمی­رفتند که خداوند تعالی در سوره ((توبه)) با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است.

نقش رهبری امام خمینی(ره) در جنگ تحمیلی:

با مطالعه تاریخ ایران در می­یابیم که مراجع تقلید و روحانیون مورد اعتماد ، همواره توانسته­اند حرکت مردمی بر ضد استبداد را به ثمر برسانند.

از جمله این عالمان دینی حضرت امام خمینی(ره) است که در قرن معاصر با مدیریت الهی خود موفق شد ضمن به ثمر رساندن قیام مردم در بهمن 57، در سایه تدابیر و موقعیت سنجی ایشان ، ملت ایران توانست با دفاع قهرمانانه، حتی یک وجب از خاک کشور را در دفاع مقدس خود به دشمنان واگذار ننمایند.

مرد م با اعتقاد و باوری که نسبت به حضرت امام خمینی(ره) داشتند ایشان را بعنوان فرمانده سرنوشت خود پذیرفتند. حضرت امام خمینی(ره) نیز با توجه به فرامین اسلام و داشتن روحیه ایمانی و الهی خود توانست جهاد مردم ایران را مطابق بر فرامین قرآن کریم به سرانجام برسانند.

حضرت امام (ره) در فرازی می­فرمایند: آن که فرمان داده است به همه ما ، خداست. فرمانده همه خداست اوست (که) دفاع را واجب کرده است و اوست که فرمانده کل قواست.(صحیفه نور، 1364، جلد 23)

نقش معنویت در دفاع مقدس:

مسائل معنوی یکی از عوامل مهم  حرکت در دفاع مقدس بود. در واقع از جمله عوامل مهمی که توانست ، انگیزه جهاد در راه خدا ایجاد نماید و جوانان کشور را به سمت میادین جنگ بکشاند خدا باوری و اعتقادات مذهبی بود. نهضت عاشورای حسینی و قیام سید الشهدا در سال 61 هجری چنان شوری ایجاد کرد که صحنه­های آن قیام الهی در اوج شعور در میدان 8 ساله دفاع مقدس ما تکرار شد و شاید بعد از نهضت حسینی، نهعضت خمینی(ره) یکبار دیگر یاد آور قیام امام حسین(ع) و یاران پاک نهادش باشد. دعا ، توسل و توکل بر خداوند در همه قریب به سه هزار روز جنگ تحمیلی ساری و جاری بوده است و هیچ حرکت بزرگی بدون در نظر داشتن محور بودن خدا طرح  ریزی نمی­شد و خداوند نیز به وعده­های الهی خود وفا دار ماند و برگ زرینی بر کتاب قطور افتخارات این ملت افزود.

مقام معظم رهبری در فرازی می­فرمایند: ما عبادات فردی، عبادات اجتماعی ،عبادات سیاسی ، عبادات ناب و خالص داریم که مربوط به نیمه شبهاست؛ مال هنگام دعا و مناجات و هنگام سخن گفتن با خدا و تضرع است. هر کدام از اینها درجه است . هرکدام از این­ها ، شما را مثل پولاد آب دیده محکم می­کند . این جوانها را مستحکم می­کند؛ آنها را خلل ناپذیر و در مقابل نفوذ شیطان ، نفوذ دشمن، نفوذ عوامل فساد و در مقابل تهاجم فرهنگی، آسیب ناپذیر می­کند.(مقام معظم رهبری،1385 :92)

دستاوردهای نظامی کشور بعد از جنگ تحمیلی:

اگر چه ماشین جنگی کشور ما در طول 8 سال دفاع مقدس مجهز به تجهیزات روز نظامی نبود؛ اما کمبود های موجود نظامی باعث ایجاد خلاقیت و رسیدن به خود کفایی در ساخت سلاح و تجهیزات نظامی شد ودستاوردهای این جنگ باعث ظهور فرماندهان و سرداران توانمندی شد که تا سالیان متمادی بتوانند در راستای  دفاع از دستاوردهای نظام اسلامی به ایفای نقش بپردازند. امروز نیروهای نظامی کشور ما به یمن دفاع مقدس و خون شهیدان یکی از متعهدترین و توانمند ترین نیروی نظامی در سرتا سر دنیا هستند و بعد از قریب 3 دهه از جنگ تحمیلی هیچ دشمنی نتوانسته است چشم طمع به خاک سرزمین ما بنهد و هرگاه نیز دشمنان به این آب و خاک طمع ورزیده­اند با حضور پر صلابت نیروهای نظامی کشور ما مواجه شده­اند و از مواضع تجاوزکارنه خود کوتاه آمده­اند و این نیست جز دستاوردهای نظامی جنگ تحمیلی و دفاع مقدس .

دستاوردهای فرهنگی بعد از دفاع مقدس:

اشاره شد که یکی از دلایل مهم توفیق در 8 سال دفاع مقدس مربوط به بعد معنوی و اعتقادی است . سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که با توجه به اینکه  ارزشهای اعتقادی تا به این اندازه می­تواند راهگشا باشد آیا توانسته­ایم  آنرا به نسلهای بعدی گوشزد نماییم؟ متاسفانه باید بپذیریم که این مهم به اندازه دستاوردهای نظامی نتوانسته است در سطح جامعه ساری و جاری شود و فراگیری آن در جامعه آنچنان که شایسته بوده است محقق نشده است . البته نه اینکه ارزشهای معنوی امروز در جامعه ما رنگ باخته است ولی نتوانسته­ایم نسلهای مختلف را با این مبانی و اصول انسان­ساز بخوبی آشنا نماییم.

اینکه چرا این مهم در مسیر خود انتقال نیافته است نیاز به یک  بحث کارشناسی دارد که در این مجال نمی­گنجد اما مسلما آنچه که مشخص است در این رابطه برنامه خاصی نداشته­ایم

مشکلات فرهنگی و دینی جامعه امروز ایران:

متاسفانه جامعه امروز کشور بویژه در حوزه جوانان، بصورت فزاینده­ای دین گریز شده است . در این رابطه هر کسی با توجه به دیدگاهی که دارد دلایلی را عنوان می­نماید . ام نکته اصلی این است که نتوانسته­ایم ذائقه جوانان در مقاطع زمانی مختلف از انقلاب اسلامی را متمایل به ارزشهای دینی نماییم.

در نظر نگرفتن اقتضائات زمانی و مکانی و ارائه رفتارهای دینی و مذهبی یکسان در تمام زمانها و مکانهای مختلف باعث آن شده است که نسل جوان ما نتواند با معیارها و ارزشهای اسلامی و انقلابی ارتباط مناسبی برقرار کند. ارتباط­گیری صحیح بین نسلها، امروز یکی از دغدغه­های مهم جوامع بشری است . این ارتباط­گیری صحیح اگر بخوبی انجام نگیرد بین نسلهای مختلف شکاف بوجود می­آید که امروز به گسست نسلها مشهور است. بنابراین انتقال مفاهیم ارزشی یک وظیفه­ای است که می­بایست نسل به نسل منتقل شود .

سئوالی که در این جا مطرح می­شود این است که آیا ما توانسته­ایم این انتقال را بدرستی انجام دهیم؟ از سئوالات دیگری که در این رابطه مطرح می­شود اینکه آیا نسل امروز که در قرن 21 حضور دارد و خود را با دنیای فضای مجازی روبرو می­بیند می­تواند این جذابیت­ها را بگونه­ای مدیریت نماید که غرق در این فضا نشده و بتواند انسان دینداری هم باشد؟

جواب این سئوال در بین نسلهای مختلف متفاوت پاسخ داده می­شود . افرادی که فضای جبهه و جنگ را تجربه کرده­اند را نمی­توان با فضای جوانان دهه 70 به بعد انقلاب مقایسه کرد و از این دو گروه به یک اندازه و به یک میزان انتظار داشت. البته منظور این نیست که این دو نسل باید متفاوت عمل نمایند بلکه سئوال اساسی این است که همان ارزشهای بسختی بدست آمده دفاع مقدس بگونه­ای انتقال یافته است که جوانان امروز بتواند به درک درستی از آن نائل شود؟ در پاسخ باید گفت به همان اندازه­ای که جامعه فاقد این ارزشها است ، به همان اندازه در انتقال مفاهیم ارزشی در جامعه قصور و کوتاهی شده است. 

ما در دوران خاصی قرار گرفته­ایم، یا در حال قرار گرفتن هستیم که در آن ویژگی­های جدیدی نسبت به گذشته در حال ظهور است. هر نظام تربیتی، پویایی­اش در این است که اصول ، روش­ها و کارکردهای خودش را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواسته­هایش را متناسب با دگرگونی­های محیطی، شاداب و زنده نگه دارد . اگر یک نظام تربیتی بدون توجه به دگرگونی ها شرایط محیطی ، بخواهد از اصول و شیوه­های معینی، به نحو ثابت برای همه زمان­ها و مکان­ها استفاده کند، محکوم به مرگ خواهد بود.(باقری،1388: 58)

ظرفیت­های دینی و ارزشی در جامعه ایران:

شاید در رابطه با ظرفیت­های دینی و ارزشی در جامعه بتوان به موارد متعدد اشاره کرد. مکتب انسان ساز اسلام ومذهب تشیع دارای چنان ظرفیتی است که قدرت سازندگی روحی و اخلاقی جامعه را تا حد بسیار زیادی دارا می­باشد. در برهه­های مختلف زمانی و مکانی هرگاه از این ظرفیت بخوبی استفاده شده است کشور به سمت خودکفایی و استقلال همه جانبه حرکت نموده است؛ و هرکجا نیز این ظرفیت­های عظیم و الهی را نادیده گرفته­ایم نتوانسته­ایم روی پای خود بایستیم.

دفاع مقدس و سرداران جنگ تحمیلی و سیره زندگی آنها یکی دیگر از ظرفیتهایی است که نتوانسته­ایم از آن در حوزه فرهنگ بهره برداری مناسبی داشته باشیم و متاسفانه این دستاورد عظیم در همان زمان و برای گروهی محدود در جامعه باقی مانده است.

مساجد و مرکز مذهبی متعددی در کشور وجود دارد که جوانان جامعه را نتوانسته به خوبی بخود جذب نماید و اصولا برنامه­ای جهت جذب مخاطب بیشتر و تازه تر ندارند. در واقع در مقایسه با هجمه­های دشمنان جهت زدودن اخلاق و دین باوری از جامعه ، نتوانسته­ایم از این ظرفیت­ها جهت خنثی نمودن دسیسه­های دشمنان استفاده نماییم.

حوزه­های علمیه، دانشگاهها هر کدام بصورت ویژه­ای می­توانند در رابطه با گسترش اخلاق و تقویت مباحث فرهنگی و دینی ایفای نقش نمایند. به شرطی اینکه از  اهل فن جهت بکارگیری این فرصت ­ها استفاده و بهره برده شود.

یعنی خداوند بر مومنان منت کذاشت آنگاه که رسولی از جنس خودشان برانگیخت تا آیات خدا را بر آنان فروخواند و پاکیزه­شان گرداند و کتاب و حکمت را تعلیمشان دهد در حالیکه قبل از آن در گمراهی آشکار بودند.(آل عمران /164)

نتیجه­گیری:

در آغاز جنگ تحمیلی 8 ساله اگر چه توان نظامی کشور بگونه­ای نبود که بتواند در میدان رقابت تسلیحاتی مبارزه­ای رو در رو داشته باشد ولی قدرت ایمان ، ایثار و فداکاری که نشات از روحیه بالای اعتقادی و توکل بر خداوند داشت توانست تمام خلاهای موجود لجستیکی را جبران نماید و سرانجام 8سال دفاع مقدس با سرافرازی و بدون از دست دادن حتی یک وجب از خاک کشور پایان یافت. بعد از دفاع 8 ساله ، دستاورد های جنگ تحمیلی در دو حوزه نظامی و فرهنگی مورد بحث این مقاله است که با توجه به آنچه گفته شد به این نتیجه­گیری می­رسیم که اگر چه توانسته­ایم در حوزه  نظامی  موفق عمل نماییم ، ولی در بعد فرهنگی، آنچنان که شایسته و بایسته است نتوانسته­ایم توفیق داشته باشیم. برای این منظور دلایلی را مطرح نمودیم که از آنجمله اینکه همزمان با ظهور تکنولوژی نتوانسته­ایم این مبانی و اصول ارزشی را به زبان روز و مطابق با ذائقه جامعه بویژه جامعه جوان کشور بیان نماییم.

پیشنهادها:

    معرفی سرداران و رزمندگان جبهه­های نبرد حق علیه باطل بعنوان الگوهایی مناسب جهت نسل جوان
    استفاده از فن­آوریهای روز جهت انتقال مفاهیم و ارزشهای 8 سال دفاع مقدس برای گروههای مختلف سنی در کشور اعم از نرم افزارها و بازیهای رایانه­ای جهت جوانان
    استفاده از جذابیت­های هنری ، سمعی و بصری در انتقال مفاهیم دفاع مقدس نظیر فیلم وموسقی
    در نظر گرفتن شرایط زمانی و اجتماعی جامعه امروز ایران در مقایسه با دهه­های ابتدایی انقلاب اسلامی و دور شدن از ایستایی در زمانهای ابتدایی از حیث تحول در حوزه­های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
    دوری از اجبار و اکراه و تربیت سلیقه­ای از سوی متولیان تربیت بویژه والدین و مراکز آموزشی
    پاسخ­گویی توام با صبر و حوصله به سئوالات و ابهامات جوانان در حوزه­های فرهنگی و مذهبی بویژه دفاع مقدس
    افزایش مشارکت جوانان در حوزه­های فرهنگی و اجتماعی و بهره­گیری از نظرات و دیدگاههای ایشان
    فرصت دانستن ظرفیت­های دانشجویی و بکار­گیری صحیح آن جهت تقویت بنیانها و اصول حقه جمهوری اسلامی ایران
    ایجاد ارتباط منطقی بین حوزه و دانشگاه و رصد دقیق جریانات مختلف و تبیین و تشریح آن به هر دو گروه و پاسخ به سئوالات و ابهامات ایجاد شده
    برقراری ارتباط اصولی بین نسلهای مختلف و جلوگیری از ایجاد فاصله وگسست نسلها و ایجاد رابطه منطقی و درک متقابل از طریق آموزش و آگاهی دادن  

 
  منابع:

قرآن کریم

باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تعلیم وتربیت اسلامی، 1388، تهران، انتشارات مدرسه 

شریفی، مجتبی و مراد پیری، هادی ، آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس،1392،تهران، انتشارات سمت

خامنه­ای، سید علی، صحنه­آرایی دل ، 1385، تهران، موسسه فرهنگی قدر ولایت

وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (ره)

شیر علی نیا، جعفر، روایت آغاز تا پایان 8سال دفاع مقدس، 1389، تهران، انتشارات سوره مهر

صحیفه امام خمینی، جلد 23،  1364 ، تهران ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)

  • هومن لاجورد
  • ۰
  • ۰

در ماه سپتامبر 1980 ارتش عراق به ایران تجاوز کرد، از آن زمان به این طرف جنگ و پیامدهایش به طور متناوب کانون توجهات جهانی بوده است. در این بین بسیاری از مقالات و کتب تحریر شده است که عمدتا جوانب تاریخی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و مذهبی یا فرهنگی این درگیری را در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین المللی، تجزیه و تحلیل نموده و ابعاد اقتصادی آن را به فراموشی سپرده‌اند. در حالی که جنگ ایران و عراق بر حسب مقیاس انهدام و پیامد اثرات اقتصادی آن، به عنوان یکی از مخرب‌ترین مناقشات پس از جنگ دوم جهانی دسته‌بندی می‌شود و هنوز به اندازه کافی توجه و ذهن کارشناسان اقتصادی را به خود جلب نکرده است و تجزیه و تحلیل پیامدهای اقتصادی آن نیز انعکاس ناچیزی یافته است. به علاوه در اینجا باید تأکید شود که عوامل اقتصادی به طور کلی در جنگ و به ویژه در جنگ ایران و عراق در درجه اول اهمیت قرار دارد. در میان مهمترین عوامل اقتصادی که می توان ذکر کرد ذخایر نفتی اثبات شده کشورهای خلیج فارس است که بالاترین میزان در جهان می‌باشد. ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و قطر مجموعا 6/59 درصد ذخایر نفتی اثبات شده جهان را به خود اختصاص داده‌اند، این کشورها همچنین 25 درصد ذخایر گاز طبیعی اثبات شده جهان را که بالاترین میزان در جهان غیرکمونیست می‌باشند دارا هستند. به علاوه از زمان اکتشاف نفت، وابستگی دنیای خارج به واردات نفت از خلیج به طور فزاینده‌ای رشد سریع داشته است، برای مثال واردات نفت آمریکای شمالی از 6/4 درصد در سال 1950 به 36/7 درصد در سال 1986 افزایش داشته است که عمده واردات عمده آن از کشورهای خلیج می‌باشد. همچنین باید ذکر شود که نسبت ذخایر نفتی به تولید (R/P) [ذخیره/تولید] در اغلب تولیدکنندگان نفت غیر خلیج سریعا کاهش یافته است. برای مثال نسبت ذخایر به تولید (R/P) ایالات متحده آمریکا به طور قابل ملاحظه‌ای از 11/1 در سال 1970 به 9/5 در سال 1980 و 8/7 در سال 1985 و 7/6 در سال 1986 کاهش داشته است که بدون شک در وابستگی نفت خام آمریکا در آینده‌ای نه چندان دور تأثیر خواهد داشت. در واقع گزارشی که در ارتباط با امنیت نفت در آمریکا توسط وزارت انرژی ایالات متحده برای رئیس جمهور ریگان تهیه شده حاکی از آن است که تا سال 1995 آمریکا بیش از 60 درصد نیازهای نفتی‌اش را وارد خواهد کرد. این گزارش همچنین ذکر می‌کند که حداقل نیمی از واردات نفتی کشورهای غیرکمونیست از خلیج فارس خواهد بود. (31 اکتبر 1987: نشریه مید) در بررسی اهمیت اقتصادی جهان، خلیج فارس در درجه اول اهمیت قرار دارد و غفلت نسبت به پیامدهای اقتصادی این جنگ حکایت از فراموشی این مهم است. به طور کلی عمده‌ترین پیامدهای اقتصادی جنگ عبارتند از: 1- نابودی ثروت و خسارات زیاد به سرمایه‌های انسانی و مادی که منجر به کاهش تولید وارد آمدن زیان به درآمدهای ارزی شده است. 2- فدا شدن پتانسیل تولید و تبدیل نمودن نیروی کار اقتصاد زمان صلح به نظامی‌گری و اقتصاد جنگی. 3- عدم تخصیص منابع به منظور استفاده‌های کارآمد و در نتیجه افزایش هزینه‌ها و کاهش تولیدات. 4- فرار مغزها و خروج سرمایه‌های انسانی که منجر به کمترشدن نیروی کار ماهر و نیمه ماهر گردید. 5- کاهش کیفی سرمایه‌های انسانی که در نتیجه فراخوانی بی‌سابقه دانش‌آموزان مدارس و دانشجویان دانشگاه‌ها جهت خدمت در ارگان‌های نظامی به وجود آمد و نیز فرار تحصیلکرده‌ها و متخصصین را به کشورهای غربی در پی داشت. 6- افزایش تورم داخلی، رشد واردات گرانتر، افزایش تجارت بازار سیاه و افزون شدن فعالیت‌های تجاری (یعنی واردات و توزیع آن) در مصرف تولید داخلی 7- فلج شدن بخش کشاورزی که به کاهش شدید تولید منجر شده و در نتیجه وابستگی شدید به دنیای خارج را در پی داشت و واردات غذایی افزایش یافت. 8- افزایش عظیم هزینه‌های نظامی منجر به افزایش بار سنگین دفاعی گردید. 9- افزایش گسترده واردات نظامی منجر به افزایش بار سنگین واردات تسلیحات گردید که تأثیر بسیار منفی در اقتصاد به طور کلی داشته است. 10- ناتوانی در متنوع ساختن صادرات و تمایل روزافزون به وابستگی بیشتر به بخش نفت که به نیاز شدیدتر به درآمدهای ارزی منجر شد. 11- در مورد عراق از دست دادن 35 میلیارد دلار ذخایر ارزی‌اش (در شروع جنگ) و به بار آوردن بدهی‌های سنگین بین‌المللی. در قسمت‌های بعدی این نوشته، پیامدهای اقتصادی جنگ ایران و عراق مورد بررسی قرار گرفته و تلاش می‌شود مواردی از نکات فوق برای سایرین مشخص گردد. *سوابق و زمینه‌های جنگ در این قسمت بررسی اینکه چرا ملتها به جنگ روی می‌‌آورند مورد نظر نیست، بلکه نکته قابل توجه شناخت بعضی از سوابق و زمینه‌ها و نیز از علل آشکار جنگ ایران و عراق است. در اواسط دهه 1970 ایران قدرت مسلم و بلامنازعه منطقه شده بود و به همین دلیل در سال 1975 عراق رسما قرارداد الجزایر را امضا کرد و برتری نظامی ایرانن را پذیرفت که شرایط زیر مورد قبول طرفین واقع گردید: 1- علامت گذاری خطوط مرزی بر اساس پروتکل قسطنطنیه و پیمان وربال 1914 2- قرارداد جهت علامت گذاری گذرگاه آبی شعط العرب (اروند رود) بر اساس خط القعر رودخانه اروند. 3- توافق جهت بازگرداندن امنیت و اطمینان طرفین در امتداد مرزهای مشترکشان و اعمال «کنترل مؤثر و دقیق» به منظور پایان بخشیدن نهایی به کلیه اقدامات نفوذی و خرابکارانه از سوی یک دیگر. 4- متعهد شدن طرفین در احترام به اصول تواقف شده سال 1975 اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) و پیوستن به اصول غیرقابل تقسیم توافق جامع و کامل به صورتی که نقض آن از سوی هر طرف به عنوان تخلف از روح قرارداد الجزایر محسوب گردد. باتوجه به موارد فوق همانطور که karsh در سال 1987 ذکر کرده است نسبت به اجرای این توافقات اندکی شک وجود داشت به صورتی که یک طرف متخاصم جهت این توافق بیشترین امتیاز را داده است (عراق حاکمیت ایران را بر روی گذرگاه آبی شط العرب مورد تأیید قرار داده) و ایران عملا هیچ امتیازی به عراق نداده است، شکی وجود نداشت که امضای این قرارداد یک تجربه تلخ و تحقیرآمیز برای صدام حسین بود. به هر حال این قرارداد منجر به دوره آرامش ایران (طی سال‌های) 9-1975 گردید و عصر جدیدی در روابط ایران و عراق گشوده شد. ترتیبات وضع کنونی بر اساس قرارداد قبلی سال 1937 بود که با قرارداد 1975 روابط مبتنی بر حاکمیت و تسلط بلامنازعه ایران در خلیج فارس جایگزین آن شد. باتوجه به این موقعیت، ایران تحت حکومت شاه، بسیار پرخاشگرانه‌تر از گذشته شده و به استراتژی توسعه فشار بزرگ در بخش غیرنظامی و نظامی روی آورد. از طرف دیگر به نظر می‌رسید عراق بیشتر توجهش به درون معطوف شده و نگاهش را به زیربنای حکومتی خود متمرکز ساخته بود. رژیم این کشور سیستم دفاعی خود را که در اثر درگیری با کردهایی که قبل از امضای قرارداد 1975 الجزایر از سوی ایران حمایت می‌شدند به مخاطره افتاده بود، بهبود بخشید، به علاوه باید ذکر شود که عراق در طی این دوره استراتژی توسعه نه چندان بزرگ را تصویب کرد که در پایان ثابت گردید سیاست عاقلانه و بسیار خوبی بوده است. *ریشه‌های جنگ بسیاری از تئوریها و نقطه‌نظرهایی که جهت تشریح جنگ ایران و عراق و علل آغاز آن ارائه شده‌اند به اختلافات مذهبی قرون گذشته (سنی و شیعه)، درگیری‌های نژادی (عرب، فارس)، مناقشات میان دو دولت و دشمنی شخصی میان رئیس جمهور عراق صدام حسین و آیت‌الله خمینی اشاره دارند. یکی از آخرین الگوهایی که اخیرا انتشار یافته است نگرش خود را بر اساس تئوری «طرح بزرگ» عرضه کرده است که مشخص کننده جاه طلبی‌های شخص رهبری عراق، به عنوان عامل اصلی جنگ می‌باشد. دامنه این توسعه طلبی اشغال خاک ایران جهت سرنگون ساختن رژیم انقلابی نوپای ایران و از بین بردن تهدید گسترده بنیادگرایی اسلامی بوده است. در این صورت عراق به عنوان قدرت برتر اعراب و کشورهای خلیج فارس مطرح شده و با قدرت نهضت عدم تعهد را رهبری خواهد کرد. (جهت اطلاع بیشتر می‌توان به اثر کردزمن چاپ 1084 و اثر استندن مایر چاپ 1983 مراجعه نمایید) بررسی دیگری که تحلیل فوق را رد می‌نماید، این نقطه نظر را مطرح می‌سازد که تجاوز عراق به ایران ناشی از طرح بزرگ و از قبل پیش بینی شده نیست و تنها یک اقدام باز دارنده جهت رفع تهدید ایران علیه موجودیت رژیم بعث است. (karsh چاپ 1988) به هر حال تا آنجا که به مؤلف مربوط می‌شود مایلم بگویم که حقایقی در مجموع تئوری‌های فوق نهفته است و مجموعه آنها می‌تواند توضیح «مناسبی» جهت علل اصلی شروع جنگ ایران و عراق محسوب شود. با وجود این باید ذکر شود در زمانی که رژیم شاه سقوط کرد و حکومتی کاملا متفاوت و تندرو جایگزین آن شد جنگ میان دور کشور اجتناب ناپذیر بود ایران در حال حاضر دارای حکومت مذهبی، الهی و سنت‌گرا است در حالی که عراق دارای حکومت غیرمذهبی، غیرالهی و نوگرا می‌باشد دو کشور در زمان شروع جنگ بدون تردید دارای اهداف و دیدگاه‌های متفاوتی بودند و از نظر داخلی منطقه‌ای و بین المللی دیدگاهی متضاد با دوره گذشته داشتند که قابل انطباق بر یکدیگر نبود نکات فوق در کنار خلأ سقوط شاه، شرایط«انفجارآمیزی» را به وجود آورده بود که در 22 سپتامبر 1980 این انفجار رخ داد برای توضیح دلایل این «انفجار» زودرس لازم است موضوع توازن نظامی و اقتصادی قبل از جنگ دو کشور توضیح داده شود. *توان نظامی در آستانه جنگ اگر به شرایط آغازین جنگ ایرن و عراق از نقطه نظر صرفا نظامی دقت کنیم می‌توان گفت که زمانبندی تجاوز عراق می‌توانست بهتر انتخاب شود در زمان سقوط شاه اوضاع نیروهای نظامی ایران کاملا به هم ریخته بود و ارتش به عنوان سرباز سرکوب شاه جدی‌ترن پتانسیل منبع ضد انقلاب مطرح بود بنابراین رژیم انقلابی نوپا، سریعا توان نیروهای نظامی را حتی بیشتر از تصفیه‌های سیستماتیک کاهش داد. گفته می‌شود که در زمان شروع جنگ در حدود 85 افسر عالیرتبه اعدام شده و بیش از صدها نفر (از جمله کلیه سرلشکرها و اغلب سرتیپها) بازداشت شدند و یا بالاجبار بازنشسته گردیدند در مجموع تا زمان نجنگ 12000 افسر عالیرتبه تصفیه گردیده که ده هزار نفر از اینها از ارتش بودند (اکثر هیکمن چاپ 1982) به علاوه عدم توانایی نیروهای نظامی در به کارگیری سربازان جدید و نیز ترک خدمت تعداد زیادی از آنها در مراحل اولیه انقلاب تأثیر بسیاری در ارتش بر جای گذاشته بود. تصفیه‌ها و پیامدهای آن و نیز اقدامات رژیم انقلابی جهت تشکیل سپاه پاسداران باعث گردید که در زمان تجاوز عراق به ایران این کشور دارای ستاد مشترک، جهت هماهنگی استراتژی جنگ از طریق یک سیستم متمرکز فرماندهی و کنترل نباشد. همچنین اظهار شده است که مستشاران آمریکایی در هنگام عزیمتشان از ایران اطلاعات سیستم کامپیوتری کنترل اقلام و لوازم یدکی تجهیزات نظامی را از بین بردند و برای پرسنل نظامی ایران تشخیص محل اقلام لوازم یدکی و انبارهای آنها را غیرممکن ساختند. (اثر karsh چاپ 1987) در آستانه جنگ اکثر نیروهای نظامی ایران آشفته و در حالت تحقیرآمیزی به سر می‌بردند ولی نیروهای عراقی در وضعیت مناسب و ‌آماده‌ای بودند. قدرت ارتش در زمان شاه که موجب رسوایی نیروهای عراقی شده بود و با تحت فشار قرار دادن عراق را مجبور ساخته بود به خواسته های شاه در الجزایر تن دهد اکنون کاسته شده بود. در سپتامبر 1980 عراق خود را برای اولین بار در موقعیتی می‌دید که توازن قدرت به نفعش ورق خورده بود. (اثر karsh چاپ 1987) بنابراین به نظر می‌رسید صدام با محاسبه آنچه که در ایران رخ می داد به نیروهایش دستور داد که به خاک دشمن قدیمی خود تجاوز نمایند. *توازن اقتصادی در آستانه جنگ (باتوجه ویژه به نفت و درآمدهای نفتی) در حدود دو سال قبل از جنگ اقتصاد ایران به هم ریخته بود همانطور که انقلاب شکل می‌گرفت اعتصابات و شورشها ادامه داشت و تا پایان سال 1987 اقتصاد ایران به سوی توقف کامل سوق می‌یافت. در دسامبر 1987 صادرات نفت کاملا متوقف شد و در مارس 1979 صادرات نفت تحت حکومت رژیم جدید انقلابی در سطحی پایین‌تر از قبل از انقلاب از سر گرفته شد تولید نفت در آوریل و ژوئن 1979، 3/9 میلیون بشکه در روز بود که در مقایسه با نه ماه سال 1987 در سال 1977 که 5/7 میلیون بشکه در روز بود کاهش چشمگیری یافته بود. آمار مربوط به صادرات نفت طی همان دوره 3/5 میلیون بشکه در روز و نیز 5 میلیون بشکه در روز بوده است. (جهت اطلاع بیشتر از این آمارها می‌توانید به نشریه اکونومیست پترولیوم سال 1981 مراجعه کنید.) این آمار نشان می‌داد که در دوران پس از پیروزی انقلاب حتی کمترین میزان تولید نیز حفظ نمی‌شد برای مثال در ماه‌های قبل از جنگ یعنی ماه‌های ژوئن و آگوست 1980 متوسط تولید 1/4 میلیون بشکه در روز بود در حالی که صادرات نفت به حدود 1 میلیون بشکه در روز در مقایسه با 2/4میلیون بشکه در روز در سال 1979 کاهش یافته بود. افزایش شدید قیمت‌های نفت در قبل از انقلاب تقریبا کاهش صادرات نفت ایران را جبران می‌کرد به همین دلیل درآمدهای نفتی ایران به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش نیافت با وجود این کاهش سریع تولید نفت و صادرات آن درآمدهای نفتی ایران را به 2/19 میلیارد در سال 1979 که در مقایسه با سال‌های 1977 که 6/23 میلیارد دلار و در سال 1978 که 7/21 میلیارد دلار بود کاهش داد. اوضاع عراق در مقایسه با ایران تفاوت کلی داشت اقتصاد عراق در طی اواخر دهه 1970 توسعه یافته بود و تولید نفت از 2 میلیون بشکه در روز در سال 1973 به 7/2 میلیون بشکه در روز در سال 1978 افزایش یافته بود که 30 درصد رشد را نشان می‌داد. این میزان در سال 1979 به 5/3 میلیون بشکه در روز رسید. درآمدهای نفتی این کشور نیز به طور چشمگیری افزایشت یافت و از 8/1 میلیارد دلار در سال 1973 به 8/10 میلیارد دلار در سال 1978 رسید. در نه ماه اول سال 1980، درآمدهای نفتی عراق 2/97 درصد افزایش داشت و به 3/21 میلیارد دلار رسید در نه ماه اول سال 1980 نیز درآمدهای صادرات نفتی این کشور به 4/22 میلیارد دلار یا در حدود 8/29 میلیارد دلار در طول این سال رسید. (البته در این زمان جنگ شروع نشده بود و در باقیمانده سال پس از شروع جنگ در 22 سپتامبر 1980 فرض بر این است که این نرخ ثابت تولید و صادرات حفظ شده باشد). در کل تا آنجایی که به اقتصاد مربوط می‌شود ایران با کاهش تولید صادرات نفت و درآمدهای آن وضعیت آشفته‌ای داشت در حالی که عراق در وضعیت مناسبی قرار گرفته بود و از رشد اقتصادی و ساختار زیربنای اقتصادی مناسبی برخوردار بود. افزایش سریع و بی‌نظیر در تولید و صادرات نفت و درآمدهای آن از ویژگی‌های اقتصادی عراق در این دوره است. مطالب مذکور چشم انداز دقیقی از جنبه‌های اقتصای و نظامی دو کشور در آستانه جنگ را نشان می‌دهد. همانطور که ملاحظه می‌شود از نقطه نظر صرفا نظامی و اقتصادی، عراق برای اولین بار خود را د رموقعیتی می یافت که بتواند ضربه نهایی و سرنوشت ساز را به ایران وارد سازد. نویسنده: دکتر کامران مفید، استاد دانشگاه کاونتری استرالیا

  • هومن لاجورد
  • ۰
  • ۰

 اروند رود از بزرگترین رودهای جهان است که از به هم پیوستن دجله و فرات در القرنه عراق و اتصال کارون در خرمشهر به آن تشکیل می شود. اروند به معنی تیز و تند رو و در دوره باستان به تمام طول رود دجله و اروند، رود امروزی گفته می شد.


به اروند ، رود وحشی نیز می گویند.

در اروند دو نوع جریان وجود دارد: جریان آرام بر سطح آن و جریانی سریع متلاطم در عمق آن ، این رودخانه به علت جزر و مدها و نوع حرکتش این لقب را گرفته است.

این رودخانه دائم مورد مناقشه ایران و عراق بوده و حاکمیت مطلق بر این رودخانه از آرزوهای دیرینه حاکمان بغداد بوده است. یکی از اهداف رژیم بعثی عراق در هجوم سراسری به ایران ، حاکمیت مطلق بر اروند و انتقال مرزهایش به ساحل شرقی این رودخانه بود.

اروند در دوران دفاع مقدس ، شاهد عملیات والفجر 8 ، یکی از بزرگترین نبردهای دوران جنگ بود. عملیات والفجر 8 در روز 20 اسفند 64 با رمز « یا فاطمه الزهرا (س) » با عبور از اروند رود حد فاصل خسرو آباد تا رأس البیشه آغاز شد و پس از 78 روز جنگ تمام عیار شهر فاو به تصرف رزمندگان در آمد و عملیات دلیرانه ای که تمامی کارشناسان نظامی را متعجب کرد.

در شمال شرق اروند کنار روبروی شهر فاو عراق ، بنای یادبود شهدای والفجر 8 قرار دارد که 8 شهید گمنام در نوروز سال 1380 همزمان با ایام محرم حسینی در این محل و در ساحل رود خانه اروند رود به خاک سپرده شده اند.

پل بعثت : پس از تصرف شهر ساحلی فاو در عملیات والفجر 8 و قطع ارتباط عراق با آبهای خلیج فارس ، رژیم بعث عراق همه توان خود را برای به زانو در آوردن رزمندگان به کار بست و شهر فاو و نیروهای مستقر در آن را زیر آتش سنگین حملات هوایی و زمینی و ... خود گرفت.

با آنکه عبور نیروی نظامی از اروند رود از نظر کارشناسان نظامی دنیا غیر ممکن بود و پشتیبانی از این حجم نیرو در فاو فقط از طریق رودخانه، پل مناسبی را می طلبید.

لذا به همت نبوغ و درایت ایرانی احداث پل با مشخصات ویژه ای چون بهره مندی از استتار کامل و سایر تدابیر دفاعی در دستور کار فرماندهان جنگ و مسئولین قرارگاه کربلا قرار گرفت.

پل بعثت که از آن بعنوان شاهکار مهندسی جنگ می توان نام برد پس از شش ماه تلاش و به کارگیری 3400 قطعه لوله ، توسط ستاد مهندسی رزمی کربلا و با پشتیبانی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) و ستادهای مرکزی پشتیبانی جهاد سازندگی استان های خراسانو خوزستان در مورخه 22 مهر 65 در 10 کیلومتری جنوب شهر فاو و هم زمان با عید مبعث بهره برداری شد و به این علت پل بعثت نام گرفت.

انتهای پیام/
  • هومن لاجورد